www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 
 

5 مرداد   1390

 

 

دکتر عبدالکریم سروش:

جنبش سبز جنبشی حق محور است

 

 

 

 


 

جرس: دکتر عبدالکریم سروش با اشاره به خواست و سئوال شهروندان معترض پس از انتخابات 22خرداد 88 ، گفت: «این که شهروندان فریاد کردند "رای من کو؟" تجلی و تبلور حق مدار شدن جنبش بود. جنبش سبز کاملا در راستای مفهوم حق مداری حرکت کرده و می کند. و امیدوارم که این مفهوم کلیدواژه ای ماندگار و بدیهی در جامعه شود.»    

به گزارش خبرنگار جرس، دکتر عبدالکریم سروش در جلسه اختتامیه «سفیران راه سبز امید» که سه شنبه شب چهارم مردادماه 1390 در پاریس برگزار شد، به تبیین نسبت «عقل و عشق» و «سیاست و آرمان» پرداخت و سخن خود را با طرح پرسش هایی آغاز کرد؛ ازجمله اینکه «آیا در عصری که آن را "عصر پایان ایدئولوژی ها" نامیده اند باید آرمان ها را فرونهاد؟ آیا لیبرال دموکراسی سرمنزل واپسین و بارانداز نهایی است؛ که مزدمان سیاست را به نخبگان سیاست ورزی واگذارند و خود به زندگی روزمره بپردازند؟»

دکتر سروش توضیح دادکه «سیاست از مقوله ی عقل ورزی است و یکی از رفتارهای خردورزانه ی آدمی محسوب می شود.»

 

وی با اشاره به سابقه دو مفهوم «عقل و عشق» در ادبیات ایران، تاکید کرد که باید میان عشق عقل و سیاست ورزی خردمندانه و آرمان خواهانه توازن برقرار کرد. این نواندیش دینی تاکید کرد: «عقل در اصل و شأن و ذات، احتیاط کار و محاسبه گر و محافظه کار است؛ به قول مولوی، "عقل دوراندیش". عقل اهل ریسک کردن و خطرپذیری نیست؛ اما عشق مخاطب را به برداشتن گام های بلند دعوت می کند؛ عشق آدمی را به دیدن "آن چیز فراتر" فرامی خواند.»

 

این استاد فلسفه با اشاره به «نزاع عقل و عشق» گفت: «یکی (عشق) ما را "سقف شکافتن" می خواند و دیگری (عقل) ما را به محافظه کاری و حرکت در چارچوب امکانات و با ریسک کم دعوت می کند.»

 

دکتر سروش در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین نسبت «سیاست و اخلاق» پرداخت و تاکید کرد: «اگر قائل به این باشیم که عنصر اخلاق با سیاست درآمیخته است، باید سیاست و قدرت را نقد اخلاقی کرد.» وی افزود: «اگر بتوانیم نقد اخلاقی قدرت کنیم، این نقد باید برمبنای آرمان صورت گیرد.»

 

سروش با بیان این نکته که «یک وقت سیاست ورزان نقد مدیریتی می شوند و یک وقت نقد اخلاقی»، به نقد حکومت فقها پرداخت و گفت: «فقه علم برنامه ریزی نیست، علم احکام حلال و حرام است. مدیریت کشور علم است و نمی توان آن را بر فقه متکی کرد. برخورد با اعتیاد و فحشا و بیکاری و تورم و گرانی با فقه ممکن نیست؛ با فتوای فقیه این مشکلات اجتماعی حل و رفع نمی شوند.»

این صاحب نظر علوم انسانی تصریح کرد: «حکم غیر از برنامه و روش است، و فقه ما عاری از اینها (برنامه و روش) است.»

 

دکتر سروش در ادامه سخنان خود با تاکید بر «اما، و هزار اما» اظهار داشت: «اخلاق قدرت اخلاقی دیگر است؛ با اخلاق فردی نمی شود اخلاق قدرت را نقد کرد.»

وی با اشاره به آرا و نظرات نیکولو ماکیاولی، اندیشمند ایتالیایی، «لب و عصاره» سخن وی را این دانست که «اخلاق قدرت، اخلاقی دیگر است.» وی افزود: «سخن ماکیاولی درست ولی بسیار خطرناک است.»

دین پژوه برجسته ایران توضیح داد: «قدرت، مقام تصمیم گیری های بزرگ است و نه عرصه تصمیم های کوچک.»

 

وی با اشاره به «دیدگاه های بسیار ارزشمند شهید محمد باقر صدر»، و با تجلیل از آراء و تحقیق های وی، گفت: «شهید صدر معتقد بود که فقه ما تاکنون فقه تصمیم های فردی بوده به همین علت باب احتیاط در آن گسترده است. فقه ما فقه سیاسی نیست چون آکنده از احتیاط است.»

سروش در ادامه افزود :«آرمان های سیاسی باید با توجه به اخلاق قدرت تعریف شود و نه با اخلاق فردی. باید قدرت را شناخت و نیز اخلاق قدرت را.»

 

این متفکر دینی افزود: «وقتی پا به عرصه ی سیاست می گذاریم باید بدانیم پا به عرصه پرخطری می گذاریم؛ سیاست عرصه بسیار مسئولیت آفرینی است.»

دکتر سروش همچنین اظهار داشت : «آرمان اگر بی روش باشد تبدیل به خشونت و تحجر می شود. خشونت آن جایی پدید می آید که فرد برای خود آرمانی دارد و بلد نیست که از چه راه و روشی باید به سوی آن حرکت کرد و رفت؛ مخصوصا که زور هم در دست فرد باشد.»

 

وی ادامه داد : «ما در عصر تاکید بر روش ها به جای عصر ایدئولوژی ها هستیم؛ هر کس که از آرمان سخن می گوید باید توضیح دهد که از چه مسیر و راهی می خواهد آرمان را متحقق کند. غایت ها را روش ها محقق می کند.»

سروش به مخاطبان خود توصیه کرد که «نسبت میان عشق و عقل را رعایت کنید و از همه انتظار رفتار عاشقانه نداشته باشید. آرمان ها نباید چشم ما را بر عقلانیت ببندند. خردورزی هم نباید ما را از نگاه به آرمان ها دور کند. توازن عقل و عشق البته با رایزنی حاصل می شود.»

 

دکتر سروش در ادامه سخنان خود با تجلیل و یادکرد از مهندس سحابی، هاله سحابی و هدی صابر، و ضمن تاکید بر ضرورت «بصیرت در نظر و شجاعت در عمل» گفت: «اغلب اوقاتی که فرد شجاعت ندارد به دلیل این است که بصیرت ندارد. شجاعت بی بصیرت، گستاخی و بی باکی است. دلیری اما با بصیرت حاصل می آید.»

 

متفکر برجسته معاصر کشوز در بخش دیگری از سخنان خود انقلاب اسلامی 57 را انقلابی «بی تئوری» توصیف کرد و بر لزوم توجه به تئوری برای هر تغییر تاکید کرد. وی گفت: «اگر قرار باشد تحولی در ایران رخ دهد باید تحول بابصیرت و تئوری باشد.» وی از همین زاویه مخاطبان و همراهان جنبش سبز را به دقت و واکاوی مفاهیم و توجه دقیق در روش نیل به آرمان ها و یک یک واژه ها فراخواند.

سروش با اشاره به انقلاب های فرانسه و روسیه تاکید کرد که دگرگونی تمام و کمال بدون کار تئوریک و بدون پشتوانه های اندیشگی، محقق نمی شود. این نواندیش دینی به عنوان نمونه، به فقدان «کلیدواژه آزادی» در دیدگاه های رهبر فقید انقلاب اسلامی و رهبر کنونی جمهوری اسلامی اشاره کرد و آن را بسیار مهم و قابل تامل دانست.

 

دکتر سروش در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین جامعه اخلاقی پرداخت و گفت: «جامعه اخلاقی جامعه ای است که مردم در آن به آسانی و به فراوانی کار اخلاقی کنند.» وی به نقش حکومت در ایجاد جامعه اخلاقی پرداخت و افزود: «حکومت باید راه را برای اخلاقی شدن جامعه باز و هموار کند و شرایط نرمال را فراهم نماید.»

وی با بیان این نکته که «بدترین چیز این است که آزادگی به خاطر لقمه نانی از دست رود و بدترین رذیلت اخلاقی این است که خوی غلامی بخاطر لقمه ای نان رشد یابد» افزود: «حکومت ما جامعه را به دو چیز خو داده : خوی غلامی و خوی غمناکی.»

دکتر سروش از بسط خوی مداحی در جمهوری اسلامی و رواج تهدید و ارعاب بشدت انتقاد کرد و گفت : «جامعه ی غیرمختار، فضیلت محور و اخلاقی نیست.»

 

این استاد دانشگاه همچنین در پاسخ به پرسشی، یکی از مهمترین تجلیات جنبش سبز را «حق مداری» ان توصیف کرد و گفت: «این که شهروندان فریاد کردند "رای من کو؟" تجلی و تبلور حق مدار شدن جنبش بود. جنبش سبز کاملا در راستای مفهوم حق مداری حرکت کرده و می کند. و امیدوارم که این مفهوم کلیدواژه ای ماندگار و بدیهی در جامعه شود.»

دکتر سروش درعین حال تاکید کرد که «فقه ما اصلا حق محور نیست؛ فقیهان ما فقط با مفهوم تکلیف سرو کار دارند. آنها اساسا به انتخابات، به حق رای دادن، و به حق مردم در اداره امور اعتقادی ندارند و برای همین بدون عذاب وجدان آراء شهروندان را میلیونی جابجا می کنند.»

                                                                           

 

 

بازگشت به نامه های دکتر سروش