www.drsoroush.com

با ما تماس بگیريد    

بازگشت به صفحه اصلی

 

  جايزه براى ۳ روشنفكر مسلمان

 چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۳

گزارش اختصاصى شرق از اهداى جايزه اراسموس

شرق، آمستردام هلند، سروش دباغ: مراسم اهداى جايزه سال ۲۰۰۴ بنياد اراسموس به ۳ روشنفكر معاصر جهان اسلام، صادق العزم استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه دمشق سوريه، فاطمه مرنيسى استاد جامعه شناسى دانشگاه رباط مراكش و عبدالكريم سروش پنجشنبه گذشته (۴ نوامبر) در قصر پادشاه هلند در آمستردام برگزار شد. در ابتداى اين مراسم نماينده بنياد اراسموس خلاصه اى از فعاليت هاى فكرى، فرهنگى، اجتماعى اين سه روشنفكر جهان اسلام براى بسط و تعميق و نهادينه كردن گفتمان دموكراتيك را در كشورهايشان _ كه آوازه آن مرزهاى جغرافيايى آن كشورها را نيز درنورديده _ براى حضار عرضه كرد و در ادامه نشان يادبودى توسط بنياد اراسموس به اين سه روشنفكر جهان اسلام به پاس زحماتى كه در اين راه كشيده اند، اهدا شد. در اين مراسم العزم، مرنيسى و سروش هر يك به صورت جداگانه اى به ايراد سخنرانى پرداختند. سروش طى سخنانى با ابراز تشكر از بنياد اراسموس كه او را براى دريافت جايزه امسال اين بنياد انتخاب كرده بود، دلمشغولى هاى خود در حال حاضر را صيانت و حفاظت از لب و گوهره معنوى ميراث اديان برشمرد. او همچنين خاطرنشان كرد كه هر وقت دين در جامعه نهادينه شود و نهادهاى رسمى دين در پى حفظ ذخاير معنوى اديان برآيند، دين آسيب مى بيند. سروش با تاكيد بر اينكه ما مى توانيم از سنت و ميراث عرفانى اسلام درس تساهل و روادارى بياموزيم، تاكيد كرد كه در جهان كنونى بار ما به منزل نمى رسد اگر موضوع هاى گفتمان دموكراتيك را با ذخاير معنوى اديان عجين سازيم. او تاكيد كرد به موازاتى كه از حقوق بشر جديد سخن به ميان مى آوريم بايد از وظايف بشر هم يادى كنيم و درباره آن به نحو جدى بينديشيم و سپس گفت هر يك از اين دو به تنهايى ما را به مقصد نمى رسانند. گفتنى است كه با اتمام اين مراسم، جزوه اى با عنوان «رساله اى درباره مدارا» كه توسط عبدالكريم سروش نوشته شده بود، در اختيار حضار قرار گرفت. مقارن با مراسم اهداى جايزه اراسموس سال ،۲۰۰۴ سمينار يك روزه اى نيز تحت عنوان «مدرنيته و مذهب» در روز چهارشنبه گذشته (۳ نوامبر) در آمستردام برگزار شد. در جلسه صبح اين مراسم ابتدا صادق العزم ذيل عنوان «جدايى مسيحيت از حكومت _ سازگارى اسلام با دموكراسى» به بررسى موقعيت كنونى تركيه پرداخت و در ادامه در باب حدود و ثغور حكومت دموكراتيكى كه در عراق مى تواند تشكيل شود سخنانى را با حاضران در ميان گذاشت. در ادامه اين مراسم نيز عبدالكريم سروش در باب تفاوت هاى جهان جديد و قديم ذيل چهار مقوله اهداف، ابزار، مفاهيم (تصورات) و گزاره ها (تصديقات) سخن گفت. سروش در اين سمينار گفت كه دينداران دربرگرفتن ابزارهاى جهان جديد كه خصوصاً در تكنولوژى تجلى يافته اند، مشكلى ندارند و در باب هدف و غايت اين هستى، البته دينداران با غيردينداران تفاوت دارند. در ادامه، سروش با تاكيد بر اينكه در مواجهه با احكام فقهى و تناسب آنها با جهان جديد بايد به سراغ فلسفه فقه برويم، گفت كه پاره اى از احكام فقهى سويه هاى پررنگ هويتى دارند (مثل قبله). او در باب ساير احكام نيز خاطرنشان كرد كه بايد با آنها به مثابه ابزارى كه در خدمت هدفى به كار گرفته مى شوند مواجه شد، بايد روح موجود در آنها را مورد توجه قرار داد و بر اين اساس به آنها عمل كرد. در ادامه اين مراسم نصر حامد ابوزيد، استاد مصرى دانشگاه ليدن هلند و پروفسور هرمان فيليپس به نقد سخنان العزم و سروش پرداختند كه با مشاركت حضار، اين بحث ادامه يافت. در جلسه بعدازظهر اين سمينار هم ابتدا فاطمه مرنيسى در باب تاثير شگفت ماهواره و اينترنت بر روى هويت جوانان عرب سخن گفت و پس از او نيز پيتر ماندويل و جوريس لوينديك آمريكايى با مشاركت حضار به نقد سخنان مرنيسى پرداختند.شايان ذكر است كه در جلسه شب اين سمينار نيز ابتدا نيلوفر گله استاد جامعه شناسى موسسه اى.اچ.اس.اس در پاريس در باب سكولاريزاسيون سخن گفت و به مقايسه فرانسه و تركيه در مواجهه با مسئله حجاب دختران در مراكز آموزشى پرداخت. پس از آن العزم و مرنيسى و سروش ملاحظات خود را با حضار در ميان گذاشتند. سروش در ابتدا دو نوع سكولاريسم را از هم تفكيك و بدين ترتيب از سكولاريسم فلسفى و سكولاريسم سياسى ياد كرد. او در ادامه درباره سكولاريسم فلسفى سخن گفت و خاطرنشان كرد كه پروژه فكرى كنونى او احياى تجربه اعتزالى است. بنابر گفته هاى سروش در اين مراسم، سنت و ميراث معتزله ماده خام خوبى براى سكولاريسم فلسفى است. او البته تاكيد كرده است كه در پى استخراج عقل فلسفى مدرن از دل سنت نيست. به تعبير او، روشنفكران كنونى ايران و جهان اسلام استخراج مفاهيم جديد از دل سنت را مدتى است كه به كنارى نهاده اند و در پى سازگارى (Compatibility)  مفاهيم مدرن با سنت دينى هستند. مطابق با اين راى، سروش تصريح كرده است كه معتزله كار خود را كار عقلى محض مى ناميدند و تعابيرى نظير فلسفه اسلامى بعدها بود كه در سنت دينى و توسط كسانى نظير شيخ اشراق وارد شد. گفتنى است كه پس از اين جلسه شب نيز با مشاركت حضار و پرسش و پاسخ آنها ادامه يافت

.
• گفت وگو با عبدالكريم سروش
رضا خجسته رحيمى: عبدالكريم سروش اكنون پس از سفرى كه به هلند جهت دريافت جايزه اراسموس انجام داده بود به آلمان بازگشته است. وى در گفت وگو با شرق ضمن تشكر از بنياد اراسموس به خاطر اهداى اين جايزه گفت: «من در آنجا هم گفتم كه به هر حال بنياد اراسموس هم يك جايزه به من داد و هم يك لقب تازه. اين لقب تازه نيز اراسموس اسلام بود. چند سال پيش هم يكى از نويسندگان روزنامه لس آنجلس تايمز لقب لوتر اسلام را به من داده بود كه روح من از اين هر دو بى خبر است. ولى اگر من بخواهم يكى از اين دو را انتخاب كنم اراسموس را بر خواهم گزيد و نه لوتر را. براى اينكه لوتر فرقه سازى جديد كرد و من در پى فرقه سازى جديد نيستم. عجيب است كه اراسموس و لوتر هر دو در يك عصر مى زيستند و با هم اختلاف نظر نيز داشتند و اكنون نيز عجيب اين است كه هر دو صفت را به يك نفر نسبت مى دهند. اما همان طور كه گفتم اگر من مجبور بودم كه از ميان اين دو يكى را انتخاب كنم، اراسموس را انتخاب مى كردم چون او اومانيست و اهل مدارا بود و اهل فرقه سازى دينى هم نبود. من به دنبال فرقه سازى نيستم و همچون حافظ فكر مى كنم كه مى گفت: جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه.» سروش در اين گفت وگو به خبرنگار شرق گفت كه فرقه جديد ساختن فقط بر اختلافات خواهد افزود و به حل مسئله كمك نخواهد كرد. او سپس از اعتقاد خود به اقبال لاهورى سخن به ميان آورد و تصريح كرد: «من مثل اقبال لاهورى اعتقاد راسخ دارم كه بشريت امروز به يك تفسير معنوى از جهان نيازمند است. اما گاه اين تفسير معنوى در زير فشارهاى دستگاه مند و ارگانيزه شده له مى شود.» اين چنين بود كه سروش تاكيد كرد: «لذا رسالت من آزاد كردن معنويت از قفس است. اين براى محققان است. اما براى مقلدان كه معنويت را در حصار اديان جست وجو مى كنند رسالت من عبارت است از مداراپذير كردن دين.» سروش از نكته اى ديگر نيز سخن گفت كه با مخاطبانش در هنگام اهداى جايزه در ميان گذاشته بود و اكنون آن را تكرار مى كرد: «من به قدر مقدور مى كوشم كه هم به غربيان و هم به شرقيان توصيه كنم كه توازن ميان حد و تكليف را نگه دارند. در نظامات شرقى، حق زيربار تكليف خفه مى شود و در نظامات ليبرال غربى، تكليف در قبال حق ناديده انگاشته مى شود.»
سروش در اين گفت وگو برنامه هاى خود را طى يك ماهه گذشته اى كه در آلمان به سر مى برده و همچنين در ماه آينده چنين برشمرد: «در اين يك ماهه گذشته عمدتاً در آلمان بودم جز يك هفته اى كه به خاطر دريافت جايزه اراسموس به هلند رفتم. اين يك ماه را هم در موسسه مطالعات عالى برلين مشغول به كار بودم. من به عنوان يك مدعو در اين دانشگاه، از فرصتى يك ساله براى تحقيق در جنبش هاى عقلى در عالم اسلام برخوردار گرديده ام. هفته آينده هم به هايدلبرگ آلمان مى روم و در آنجا سخنرانى خواهم داشت. اين سخنرانى با موضوع «جنبش هاى عقلى در عالم اسلام» در جمع كسانى مثل ابوزيد، اركون، صادق العزم و پاره اى انديشمندان آلمانى صورت خواهد گرفت. هفته بعد از آن هم به دعوت يونسكو به پاريس خواهم رفت. در آنجا روزى به نام روز فلسفه ناميده شده است و امسال اين روز را به تجليل از دريدا اختصاص داده اند و چندين سخنرانى در باب دريدا و انديشه هاى او برگزار خواهند كرد. من علاوه بر اينكه در اين برنامه شركت خواهم كرد، در يك نشست مشورتى درباره آموزش فلسفه در كشور هاى آسيايى نيز حاضر خواهم شد. همچنين در آنجا يك سخنرانى نيز در جمع دانشجويان ايرانى فرانسه خواهم داشت.»سروش همچنين در خصوص بازگشت خود به ايران گفت: «بعد از اين برنامه در هفته اول آذر به ايران آمده و يك سخنرانى در مشهد خواهم داشت. اين برنامه توسط موسسه اى آمريكايى به نام مركز مطالعه اسلام و دموكراسى در دانشگاه مشهد برگزار خواهد شد. در اين سمينار اساتيدى از دانشگاه ويرجينياى آمريكا شركت و سخنرانى خواهند كرد و من نيز به همراه چند ايرانى ديگر در اين مراسم به ايراد سخن مى پردازم. همچنين در مدتى كه در ايران هستم يك سخنرانى نيز در انجمن حكمت و فلسفه در باب فلسفه تاريخ خواهم داشت.»عبدالكريم سروش البته تاكيد كرد كه بيش از ده روز در ايران نخواهد ماند و دوباره به آلمان بازخواهد گشت تا تحقيقات خود را در موسسه آموزشى برلين ادامه دهد.سروش در پاسخ به خبرنگار شرق كه نظر او را درباره حوادث دانشگاه علم و صنعت و گروگان گيرى رئيس اين دانشگاه جويا شده بود نيز گفت: «من چه بگويم. چه چيزى مانده كه نگفته مانده باشد. خطاب به آن كسانى كه اين كارها را مى كنند تنها بايد گفت: برخيزى از اين خواب گران».وى همچنين در ادامه گفت: «سال ها پيش براى آقاى خاتمى نوشتم كه از اينكه در دانشگاه ها گل هاى علم و تحقيق پرپر مى شوند نگرانم و حالا مى بينم كه نگرانى من نه تنها بى وجه نبود بلكه با كمال تاسف موكدتر هم شده است. پايان يافتن اين داستان هيچ راهى ندارد جز اينكه بزرگان مملكت در برابر اين حادثه ساكت ننشينند. موضع گيرى علماى قم در برابر اين حادثه مهم است. آنها بايد نشان دهند كه نسبت به وحدت حوزه و دانشگاه بى تفاوت نيستند. درست نيست دانشجويان اينطور بى پناه بمانند و پشتشان خالى باشد.» سروش در پايان اين گفت وگو در پاسخ به جوابيه مخالفان سخنرانى او در قم كه در شرق منتشر شده بود گفت: «هيچ نمى گويم جز اين كه: وفا كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم
/ كه در طريقت ما كافرى است رنجيدن.»

http://www.sharghnewspaper.com/830820/html/

 

بازگشت به اّرشيو خبرها