www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 

بازگشت به صفحه اصلی 

خرداد  1389

 

 

دكترسروش برای سومین بار مرتد اعلام شد

نتیجه توصيه مهاجرت به علماي ديني

 

اردلان صیامی

 

 

دكتر عبدالكريم سروش براي سومين بار در دولت احمدي نژاد مرتد وكافر اعلام شد. ديروز خبرگزاري ها از قول روزنامه كيهان، از بيانيه جامعه مدرسين قم خبر دادند كه براساس آن دكتر سروش مرتد اعلام شده است. پيش از اين دفتر سياسي سپاه در شهريور ماه گذشته اين انديشمند دینی را مرتد دانسته بود. اما گويي اعلام ارتداد اين نهاد نظامي كفايت نكرده كه نهاد سياسي ـ مذهبي حامی افراطیون نيزوارد گود تكفير وارتداد شده است. پيش تر در اسفند 86 مجيد مجيدي، كارگردان سينما دكتر سروش را كافر دانست ودر پی آن در تظاهراتي در قم، جمعي از نماز گزاران حكم به ارتداد دكتر سروش دادند.

 

توصيه به مهاجرت يعني ارتداد

اعلام دور سوم حکم ارتداد دكتر سروش، پس از آن صورت می گیرد که وی در نامه اخيرش به علماي دين از آنها خواست در اعتراض به وضعيت موجود به نجف مهاجرت كنند؛توصيه ای که از نظر جامعه مدرسين مساوي با ارتداد اعلام شده است.

دکتر سروش در این نامه که در آستانه سالگرد جنبش سبز منتشر شده، از مراجع و عالمان دین خواسته بود در برابر "حاکمان ظالم"، آرام ننشینند و "برای بیان حقیقت،  بی واهمه از جنود حرامیان، به حوزه علمیه نجف هجرت" کنند تا "هم از قبح استبداد بگویند هم از حسن آزادی؛ و دین ورزی را در هوایی آزاد و پر رقیب تجربه کنند و اجتهادات نوین خود را با تشنگان معنویت در میان بگذارند".

دو روز بعد از نگارش اين نامه، كاظم انبار لويي سردبير روزنامه رسالت در سرمقاله اين روزنامه نوشت: "جريان منورالفکري هيچ گاه در يکصد سال اخير به اين درجه از افلاس و ورشکستگي نرسيده است. از سويي در اهانت به مقدسات مردم مسابقه گذاشته اند و از سوي ديگر براي هتاکي و فحاشي به عالمان، عارفان و مراجع ديني از هيچ زباني دريغ نمي کنند. زبان به رهنمود و نصيحت نيز گشوده اند. "

انبار لويي در ادامه این نوشته، اگر چه سروش را عامل وجاسوس سرويس هاي اطلاعاتي غرب و "لات وبي سروپا" خوانده اما در عین حال توصيه سروش به مهاجرت علما را با مهاجرت علما در زمان مشروطه مقايسه کرده است؛مهاجرتي كه باعث پيروزي جنبش مشروطه شد.

سردبير رسالت نوشته است: "سروش فرمان مهاجرت علما را به نجف صادر مي کند و خود را در نقطه اي از جايگاه مرجعيت منورالفکري مي نشاند و مي خواهد از لندن، پايتخت استعمار پير به علما و مراجع ما امر و نهي و بايد و نبايد کند. !درجه خودشيفتگي او به حدي است که طمع مي کند در کرسي فتوا بنشيند و خطاب به علما و رهبران روحاني چنين فرماني را صادر کند. ظاهر اين حرف ها مضحک است اما باطني هم ممکن است داشته باشد. سروش پرده از سياست هاي شوم سرويس هاي جاسوسي انگليس عليه مرجعيت و روحانيت در نجف و قم برداشته است. اين نامه يک روي سکه توطئه انگليسي ها عليه مرجعيت است. سرويس هاي آمريکا و انگليس در نجف و قم ارتباطاتي دارند و مراوداتي که به اين ارتباطات و مراودات هم دل بسته اند. آنها فکر مي کنند همانند نهضت ملي و انقلاب مشروطه مي توانند روي ذهنيت حوزه اثر بگذارند. حوزه و مراجع ما در دهه80 با حوزه و مراجع ما در دهه40 و20 و ايام مشروطيت از زمين تا آسمان تفاوت دارند. امروز درجه بصيرت نخبگان و آگاهي مردم در اوج است".

 

قم ونجف يكپارچه هستند!

البته در انتقادهاي اين عضو بلند پايه موتلفه وسردبير روزنامه رسالت سخني از ارتداد نبود ولي ديروز خبر گزاري ها خبراز اعلام ارتداد سروش از سوي جامعه مدرسين دادند؛جامعه اي كه پيش از اين، آيت الله شريعتمداري و آيت الله صانعي را فاقد شرايط مرجعيت دانسته بود. مضمون بيانيه ارتداد سروش اتفاقا همان نكته اي است كه انبار لويي معترض آن شده بود. يعني دكتر سروش به خاطر توصيه به مهاجرت از نظر جامعه مدرسين از مسلماني خارج شده است.

در بيانيه منتشر شده از سوي اين جامعه آمده است: "حوزه هاي علميه بلاد اسلامي تفكيك ناپذير بوده و مراجع تقليد قم و نجف پشتيبان نظام مقدس جمهوري اسلامي و ولايت فقيه هستند. اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم با بررسي اظهارات جديد سروش مبني بر ضرورت مهاجرت مراجع تقليد از حوزه هاي علميه قم به نجف تصريح كردند دشمنان از نقش مهم و تاثيرگذار مراجع تقليد قم و نجف در جهان تشيع هراسان هستند".

اين ادعا در حالي مطرح شده كه حوزه نجف با نظريه ولايت فقيه همراهي ندارد  وچهره شاخص اين حوزه، یعنی  آيت الله سيستاني در زمره طرفداران ولایت فقیه محسوب نمی شود.

مدرسين حوزه علميه قم با این حال می نویسند: "سروش با تخطئه مباني نظام اسلامي و ولايت فقيه ارتداد خود را بر همگان ثابت كرد و با همراهي اپوزيسيون خارج نشين در جهت سازماندهي فتنه 88 همدستي خود با سازمان اطلاعاتي سيا و موساد را به اثبات رساند بنابراين اظهارات اخيرش مبني بر ضرورت مهاجرت مراجع قم به نجف در راستاي اهداف شوم دشمنان نظام و به خاطر ترس از نقش تاثيرگذار مراجع قم و نجف در جهان تشيع مي باشد. لذا مراجع تقليد براي اظهارات اين مرتد خارج نشين كوچكترين ارزشي قائل نبوده و توطئه هاي شوم دشمنان براي ايجاد شكاف و نفاق ميان مراجع قم و نجف و مراجع عظام با نظام جمهوري اسلامي را در هم مي شكنند".

عليرضا سليمي يكي از اعضاي اين جامعه در اين خصوص گفته است: "سروش با فرار از كشور دچار توهم خود بزرگ بيني شده. كسي كه از سازمان هاي خارجي براي فعاليت عليه نظام جمهوري اسلامي پول دريافت مي كند كوچكتر از اين است كه بخواهد درباره مسائل داخلي نظام اسلامي به ويژه مسائل مربوط به اداره حوزه هاي علميه و مراجع عظام اظهارنظركند".

سيديونس موسوي، ديگر عضو اين جامعه حامی افراطیون نیز گفته است: "با توجه به اظهارنظرهاي اخير سروش درباره دين اسلام و ولي فقيه وي به دره ارتداد سقوط كرده است بنابراين اپوزيسيون خارج نشين همراه با دشمنان نظام مقدس جمهوري اسلامي حق اظهارنظر در امور كشور را ندارند".

 

ترس از مهاجرت؟

گفتني است كه مهاجرت علما در فرهنگ شيعه يك رفتار سياسي واعتراضي است كه در جنبش مشروطه باعث پيروزي اين جنبش عليه استبداد قاجاري شد. در يك سال گذشته هم اين بحث در بيوت برخي مراجع بزرگ به صورت يك گزينه دهان به دهان چرخیده، هرچند عمومي نشده است. اما به گفته یک منبع آگاه، ظاهرا  نامه اخير دكتر سروش اين بحث را عمومی کرده؛به همین علت جامعه مدرسين به عنوان نهادي نزديك به حاكمیت از اين موضوع آشفته شده وتوصيه به مهاجرت را ارتداد خوانده است.

نه ماه پيش كه دكتر سروش نامه اي اعتراضي به آيت الله خامنه اي نوشت وجمهوري اسلامي را «فاقد مشروعيت» اعلام كرد جامعه مدرسين واکنشی نشان نداد، اما نشريه صبح صادق وابسته به دفتر سياسي سپاه، حكم ارتداد دكتر سروش را اعلام كرد. البته اعلام ارتداد سروش در اين سالها رويه اي عادي شده است چرا كه در اسفند 86 هم مجيد مجيدي در اعتراض به مباحث دكتر سروش در خصوص در يافت وحي توسط پيامبر اسلام او را كافر اعلام كرده بود. پس از سخنان وی، شيخ عليرضا پناهيان هم بعد ازنماز جمعه قم يك راهپيمايي در قم به راه انداخت وحکم ارتداد سروش را صادر كرد. در  اظهار نظری مشابه، آیت الله نوری همدانی مرجع حامی محمود احمدی نژادهم سروش را با سلمان رشدی مقایسه کرد و گفت: "جریان سلمان رشدی در سب النبی منحصر می‌شد، ولی آقای سروش ریشه نبوت، قرآن و وحی رازده است که اگر از روی غرض باشد، تکلیف دیگری داریم".

 

ارتداد سياسي هم صادر كرديم

منتقدين واصلاح طلبان جامعه مدرسين را يك نهاد سياسي  ميدانند كه در لباس مذهب به سياسي كاري مشغول است؛ به عنوان نمونه اين جامعه در طول چند سال گذشته در دو مقطع سازمان مجاهدين انقلاب را فاقد مشروعيت ديني دانسته وخواستار انحلال اين سازمان شده بود. این موضع در خرداد ماه سال گذشته نيز بروز دوباره اي يافت كه اين سازمان در اعتراض به اين نهاد وجامعه سياسي نوشت: "اگر از تمام دلایل و شواهد دال بر ماهیت حزبی و سیاسی جامعه مدرسین چشم بپوشیم، نامه اخيرتان در خصوص سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي  به روشنی حاکی از ماهیت سیاسی و حزبی تشکیلات متبوع شماست. زیرا تنها چیزی که اثری از آن در این بیانیه مشاهده نمی‌شود فقه و فقاهت و روحانیت است. ادبیات فقهی غنی شیعی و اسلامی پیش روی ماست؛ خوبست حتی یک نمونه ارایه دهید که تحت عنوان «مبانی نظری» و توجیه شرعی یک فتوا و یا حکم فقهی به جای سند و مدرک فقهی و استناد به اصول استنباط فقهی، هر رطب و یابس سیاسی به هم بافته شده باشد".

سازمان مجاهدین انقلاب در خرداد 88افزوده بود: "بیانیه اخیر حزب متبوع شما در واقع چیزی نیست جز یک بیانیه سیاسی با هدف تحریک احساسات دینی مخاطبان و البته در سطحی بسیار نازل و متأسفانه بدور از اخلاق و تقوای سیاسی و مملو از فحش و اهانت و ناسزاهایی نظیر «هتاک»، «مزدور»، « پیرو اسلام آمریکایی» و «سیاسی کار» علیه یک رقیب سیاسی و درجهت توجیه یک موضع سیاسی".

پس از اين واكنش سازمان مجاهدين در اسفند 88 رو در روي اين جامعه ايستاد و اين جامعه را فاقد شرايط مرجعيت دانست. سازمان مجاهدين با خطاب قرار دادن شيخ محمد يزدي رياست اين جامعه و حامی احمدی نژاد نوشت: "ماهیت سیاسی رفتار جناب آقای یزدی برکسی پوشیده نیست. علائق و گرایش های تند سیاسی ایشان و حمایت های افراطی و عجیب وی از دولت نهم و دهم موجب شده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در دوره دبیری ایشان بیش از پیش از جایگاه علمی و دینی خود فاصله گرفته و به هویت یک حزب سیاسی را به خود بگیرد".

 

 

 

 

     منبع

 

بازگشت به اّرشيو خبرها