www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 

بازگشت به صفحه اصلی 

 8 آبان  1386

 

 تعطیلی «مدرسه» و اعتراض روشنفکران ایرانی

 

 

 

شماری از نويسندگان و روشنفکران سرشناس ايرانی، با امضای نامه ای سرگشاده که روز چهارشنبه، منتشر شد، به توقيف و لغو امتياز فصلنامه «مدرسه» اعتراض کردند.

اين نامه را بيش از بيست روشنفکر و نويسنده ايرانی امضا کردهاند که اسامی افرادی چون عبدالکريم سروش، محسن کديور، سعيد حجاريان، داريوش آشوری، بابک احمدی و محمدرضا نيکفر به چشم می خورد.

امضاء کنندگان اين نامه، توقيف نشريه مدرسه را «غير‏قانونی» و «در تعارض آشکار با حقوق مسلم و قانونی شهروندان و اصحاب قلم و تعهدات بين المللی حاکميت ‏ايران» دانسته اندفصلنامه مدرسه از دو سال پيش آغاز به انتشار کرد و تاکنون شش شماره از آن منتشر شده است. گرداننده و ناظر نشريه مدرسه مؤسسه معرفت و پژوهش است که گروهی از نزديکان دکتر سروش آن را اداره می کنند.

نزديک به دو هفته پيش هيئت نظارت بر مطبوعات، در نشستی به رياست وزير ارشاد، امتياز فصلنامه مدرسه را به دليل «تبليغ عليه نظام و ترويج الحاد» لغو کرد.

نام دکتر عبدالکريم سروش در ايران با روشنفکری دينی گره خورده است. او که دانش آموخته فلسفه علم از بريتانياست، در دهه ۱۳۷۰، با ارائه ديدگاه های فلسفی تازه ای، فهم دين و متون دينی را امری بشری و بنابر اين غيرمقدس، معرفی کرد.

پاره ای از ناظران مطبوعاتی، فصلنامه مدرسه را با ماهنامه کيان، ارگان روشنفکران دينی در دهه هفتاد، مقايسه می کنند. اين در حالی است که نشريه مدرسه افزون بر انتشار آرای روشنفکران دينی، به روشنفکران سکولار، يا معتقد به جدايی دين از سياست، هم فضايی برای ابراز عقايدشان داده بود.

از این رو در فهرست مقالات هر شش شماره مدرسه، در کنار نام دکتر سروش و حلقه معروف به روشنفکران دينی، نام روشنفکرانی مانند داريوش آشوری، بابک احمدی، محمدرضا نيکفر، علی ميرسپاسی و موسی غنی نژاد نيز به چشم می خورد.

نزديک به دو هفته پيش هيئت نظارت بر مطبوعات، در نشستی به رياست وزير ارشاد، امتياز فصلنامه مدرسه را به دليل «تبليغ عليه نظام و ترويج الحاد» لغو کرد.

پس از انتشار اين حکم در رسانه ها، مديرمسئول مدرسه اين اتهام را «شوک آور» خواند و دبير تحريريه اين فصلنامه هم گفت: «توقع چنين ‏برخوردی را نداشتيم.»

چاپ مقاله ای، علت تعطيلی مدرسه

در نامه سرگشاده روشنفکران که روز چهارشنبه منتشر شد، آمده است: «اين ‏فصلنامه با رعايت تمام جهات و ملاحظات، و با اجرای دقيق ‏همين قوانين و مقررات محدود کننده نوشته و نانوشته، به کار خود ادامه می داد و کوچکترين تخلفی نيز مرتکب ‏نشده بود. اينکه تاکنون اين نشریه شاکی نداشته و حتی اخطار و تذکری نيز از سوی هیئت نظارت دريافت نکرده ‏است، گواه اين مدعاست.»

* « اين مدعا که فلان مجازات، يا فلان حکم موجود در قرآن، برای هميشه بايد ملاک عمل باشد، يا هميشه عادلانه است، يا دور از خشونت است، در قرآن ديده نمی شود و ملاحظات پيشين ما کاملا خلاف آن را ثابت می کنند.»

بخشی از مقاله محمد مجتهد شبستری در فصلنامه مدرسه

شماری از ناظران دليل توقيف اين فصلنامه را چاپ مقاله ای از محمد مجتهد شبستری دانسته اند.

آقای شبستری در مقاله خود با عنوان «قرائت نبوی از جهان»، از قرآن به مثابه متنی تاريخی سخن گفته و آن را درآمدی بر يک قرائت عقلانی از کتاب آسمانی مسلمانان خوانده است.

وی در جايی ديگر از همين نوشته، با عرضه مثالی از سروده های مولانا جلال الدين بلخی، استدلال خود را اين گونه ادامه می دهد که « برای فهم و تفسير قرائت نبوی (قرآن)، نمی توان از پيش قاعده و قانون معين کرد. هر مفسری، خود بايد نشان دهد که تفسير او تفسير است يا نه. جلال الدين رومی وقتی برای فهم اين قرائت نبوی، از مثال تاريکخانه و فيل، يا نزاع عرب زبان، فارس زبان و ترک بر سر نام انگور، در حالی که انگور را در دست داشتند، استفاده می کرد؛ يا در تفسير رابطه انسان و خدا می گفت :

ما ز درياييم و دريا می رويم / ما ز عقباييم و عقبا ميرويم

کشتی نوحيم و در دريای روح / لاجرم بی دست و بی پا می رويم

وقتی او از همه می خواست در برابر امواج توفانی فعاليت علی الاطلاق خدا هيچ مقاومتی نشان ندهند و با اين موج روان شوند، برای اين فهم های تفسيری، از قاعده و قانون معينی تبعيت نمی کرد.»

آقای شبستری، سپس ديدگاهی بحث انگيز را درباره هميشگی بودن احکام مجازات در قرآن، در برابر خواننده می گشايد تا جايی که می گويد: « اين مدعا که فلان مجازات، يا فلان حکم موجود در قرآن، برای هميشه بايد ملاک عمل باشد، يا هميشه عادلانه است، يا دور از خشونت است، در قرآن ديده نمی شود و ملاحظات پيشين ما کاملا خلاف آن را ثابت می کنند.»

وی می افزايد: « در عصر حاضر، تنظيم واقعيات اجتماعی مسلمانان، بر اساس فهمی تفسيری از اخلاق و اينکه کدام واقعيت اجتماعی در عصر ما خلاف اخلاق و عدالت است و کدام واقعيت اجتماعی مقتضای اخلاق و عدالت يا سازگار با آن است، بايد صورت گيرد.»

در رويدادی ديگر، صدها روزنامه نگار در نامه ای که روز سه شنبه منتشر شد، ضمن اعتراض به انتخاب حسين شريعتمداری به عنوان «روزنامه نگار منتقد منصف دولت»، به لغو امتياز فصلنامه مدرسه نيز اعتراض شده است.
 

     منبع

 

بازگشت به اّرشيو خبرها