www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 

بازگشت به صفحه اصلی 

 شهریور  1386

 

همایش آسیب شناسی روشنفکری دینی در تهران

 

همایش دین و مدرنیته با هدف آسیب شناسی روشنفکری دینی در ایران در حسینیه ارشاد برگزار شد

 

 

 

مؤسسه گفتگوی ادیان که مقر آن در تهران است همایش یکروزه ای در حسینیه ارشاد تهران برگزار کرد که به پایگاه سنتی روشنفکران دینی معروف است، هدف از این همایش، آسیب شناسی روشنفکری دینی در ایران بود.

ریاست مؤسسه گفتگوی ادیان را محمدعلی ابطحی، از معاونان محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران به عهده دارد که خود مبتکر ایده گفتگوی فرهنگها و تمدنهاست.

مؤسسه گفتگوی ادیان غیردولتی است که سه سال پیش تأسیس شد و هدف اعلام شده آن یافتن مشترکات و مقابله با آنچه تهدیدات مشترک ادیان خوانده می شود، است.

در دومین همایش دین و مدرنیته که این مؤسسه برگزار کرد، محسن کدیور، رضا علیجانی، مسعود ادیب، حسن یوسفی اشکوری، حمیدرضا جلائی پور، سارا شریعتی و مصطفی ملکیان سخنرانی کردند.

عبدالکریم سروش که در خارج از ایران به سر می برد مقاله ای فرستاد که فرزندش قرائت کرد، حسین نصر از طریق ویدئو کنفرانس از ایالات متحده سخنرانی کرد و سعید حجاریان که در جمع حضور داشت اما به دلیل ضعف جسمی ناتوان از سخنرانی بود، خواندن متن سخنرانی اش را به یکی از حضار سپرد.

عبدالکریم سروش که به پرچمدار جریان روشنفکری دینی در ایران شناخته می شود و سلسله مقالات او در ماهنامه کیان به عنوان بنیان این جریان شناخته می شود، در مقاله خود به دفاع از پدیده روشنفکری دینی پرداخت.

آقای سروش در مقاله خود نوشته بود که در نظر روشنفکری دینی، مهمترین خدمتی که دین می کند، به اخلاق است و نه به سیاست و نه به تجارت و نه به معرفت: "انتظار اخلاقی از دین باید داشت و آن را نقد اخلاقی باید کرد، فقه را هم از نقد اخلاقی نباید مصون نهاد که امروز سخت نیازمند آن است و همین نقد اخلاقی است که فقه را هم تواناتر وهم پیراسته تر خواهد کرد و گره مشکلات آن را با توسل به عصر غیبت، بل با توسل به اصل حق و عدالت خواهد گشود".

به عقیده آقای سروش، آسیبی و آفتی که روشنفکری دینی را تهدید می کند، یکی جدی نگرفتن خویش و دیگری پوشیدن "جامه‌های نا به اندام" است، "طریقه" روشنفکری دینی به گفته او، نه ایدئولوژیک است نه فقهی، نه سنتی، نه فرقه مذهبی و نه حزب سیاسی، بلکه "چراغ مصطفوی است با شرار معتزلی".

منظور آقای سروش از چراغ مصطفوی، راه اسلام و از شرار معتزلی شیوه اعتزالیان است که به عقل مستقل از وحی اعتقاد داشتند.

جوانی نواندیشی دینی در ایران

محسن کدیور سخنران دیگر همایش دین و مدرنیته، یکی از تئوری پردازان روشنفکری دینی در ایران، که به لباس روحانیت ملبس است و از ایده های عبدالکریم سروش حمایت می کند.

 

 در دومین همایش دین و مدرنیته، محسن کدیور، رضا علیجانی، مسعود ادیب، حسن یوسفی اشکوری، حمیدرضا جلائی پور، سارا شریعتی و مصطفی ملکیان سخنرانی کردند

 

آقای کدیور با یادآوری نقد منتقدان روشنفکری دینی گفت که نواندیشی دینی امری ممکن است و بالاترین دلیل امکان آن وقوع آن در ایران است.

به عقیده آقای کدیور، جریانهای فکری سده های طولانی زمان می برد تا اثرگذار شوند و سنت دیرپایی برای خود بسازند، در حالی که نو اندیشی دینی در ایران بسیار جوان است و نباید از آن انتظار معجزه داشت: "آن چنان که گفته ‌اند بر دوش دین نباید بار سنگین گذاشت، نباید بر دوش روشنفکری دینی بار سنگینی نهاد، به هر حال می‌ توان از نحله‌های مختلف روشنفکری دینی سخن گفت اما بین آنها اشتراک و افتراق بسیاری وجود دارد".

آقای کدیور می گوید نواندیشی دینی در ایران در حال دوره جنینی است و باید به این جنین اجازه داد تا به طفلی تبدیل شود و به بلوغ خود برسد، اما با تاریخ کوتاه مدت خود نسبت به رقیب سنتی اش [ روشنفکری عرفی] بسیار ارزنده عمل کرده است .

در نقد جریان روشنفکری دینی آقای کدیور گفت که سیاستزدگی، غلبه فرهنگ شفاهی و ژورنالیستی [بر فرهنگ کتاب نویسی]، ضعف نقد مدرنیته، کم پرداختن به مسائل اخلاقی در عملیات فکری، رنجوری از ناسازگاری و ناتوانی در ارائه اندیشه اثباتی و ایجابی را انتقادهای خود به روشنفکری دینی می داند.

مهمترین نقد آقای کدیور که خود طی ده سال گذشته بیشترین مروج آرای روشنفکران دینی از طریق مطبوعات ایران و سخنرانی بوده، انتقاد از غلبه فرهنگ شفاهی [به شیوه دکتر علی شریعتی] و فرهنگ ژورنالیستی [مقاله نویسی در مطبوعات به جای کتاب نویسی] بود که به عقیده وی نتیجه آن تنبلی فکری متفکران و روشنفکران دینی بوده است .

پاسخ دیدگاههای آقای کدیور را مصطفی ملکیان از روشنفکران سنتی ایران داد که سخنرانی خود را با این موضوع آغاز کرد که به هیچ وجه خود را روشنفکر دینی نمی داند و اساساً مفهوم روشنفکری دینی را پارادوکسیکال (دارای تناقض ذاتی) می داند.

روشنفکری دینی؛ مفهومی پارادوکسیکال

آقای ملکیان گفت: "بنده اعتقاد مؤکد دارم که روشنفکری دینی مفهومی پارادوکسیکال است و نمی ‌شود هم "روشنفکر" و هم "دینی" بود، روشنفکر می‌ تواند مسلمان باشد و در ضمن متدین به هر مذهبی نیز باشد".

وی افزود: "همه‌ روشنفکران دینی کشور ما مسلمانند و مهم این است که بدانیم روشنفکری دینی تحقق پذیر نیست چون نمی‌ توان روشنفکر بود و کاملاً به مبانی عقلانیت التزام داشت و از سوی دیگر، تعبد ورزید و دینداری کرد".

آقای ملکیان سه نقد عمده را متوجه جریان موسوم به روشنفکری دینی کرد.

به عقیده وی اولین آسیب روشنفکری دینی در ایران نداشتن جدیت لازم است: "مراد من از جدیت این است که انسان خود را مشمول قوانین حاکم بر دیگران بداند".

 

عبدالکریم سروش
 عبدالکریم سروش که به پرچمدار جریان روشنفکری دینی در ایران شناخته می شود و سلسله مقالات او در ماهنامه کیان به عنوان بنیان این جریان شناخته می شود، در مقاله خود به دفاع از پدیده روشنفکری دینی پرداخت

 

دوم اینکه روشنفکران دینی باید مشخص کنند که روشنفکری دینی چه مطلوبیتی به روشنفکری عرفی و غیر دینی دارد و سوم اینکه اگر مطلوب است از میان تمام دینها چرا اسلام؟

آقای ملکیان گفت که اگر روشنفکران دینی نتوانند پاسخ این سؤالات را بدهند دچار اشکالات بنیانی در یافتن مخاطب خواهند شد.

وی همچنین در بخش دیگر از سخنرانی اش که تلویحاً خطاب به محسن کدیور و انتقاد وی از فرهنگ شفاهی روشنفکران دینی بود گفت: "باید بدانیم سنت عمیق دینی ما به همه‌ فلاسفه‌ گذشته از جمله سقراط و علی‌ بن ‌ابی طالب، شفاهی بوده است، سقراط در این زمینه می ‌گفت وقتی دست به قلم می برم مردم از من دور می‌ شوند".

مصطفی ملکیان ادامه داد: "ما باید با مردم سخن بگوییم، حتی اثر عظیم سقراط سخنانش بود و بزرگان ادیان جهان نیز با مردم سخن می‌ گفتند و علی بن ابی طالب می ‌فرمود ‌اثری که در سخن است در نوشتن نیست".

پیش از سخنرانی آقای ملکیان، سید حسین نصر از روشنفکران سنتگرای ایرانی که پس از پیروزی انقلاب مقیم ایالات متحده آمریکا شده و اینک استاد دانشگاه جورج تاون است، از طریق ویدئو کنفرانس سخنرانی کرد.

آقای نصر گفت که روشنفکری به شکلی که در ایران وجود دارد، با معنای غربی خود همسان نیست، زیرا که در اروپا چهار یا پنج قرن قدمت دارد و در ایران با توجه به استیلای سیاسی دو قرن گذشته تنها دویست سال سابقه دارد.

‌به عقیده آقای نصر ما باید بدانیم که چرا روشنفکری دینی هزار سال پیش وجود نداشته است: "به نظر من علت آن این است که تفکر غیر ادراکی استیلا نیافته بوده و تفکر یونانی هم که با تمدن اسلام برخورد کرد، پشت سر خود قدرت نظامی، ‌سیاسی و اقتصادی نداشته است و مسلمانان با آن آزادانه برخورد کرده‌ اند".

سیدحسین نصر راه احساسی که در برابر مسائل دینی جدید وجود دارد را "بنیادگرایی" دانست که سر دیگر آن طیف که راه عقلانی را طی می کند، روشنفکری دینی نام گذاشت.

استاد ایرانی دانشگاه جورج تاون می گوید ما نیاز داریم روشنفکری دینی و منتقدان آن نظرات خود را مطرح کنند، از آنجایی که حقیقت همیشه پیروز است هر یک که حق باشد خود را می ‌نمایاند، اما در این میان اصالت از هر چیزی مهمتر است و از این رو بحث راجع به آسیب شناسی دینی خدمت بزرگی به اندیشه‌ دینی می‌ تواند محسوب شود.

نکته ای که سیدحسین نصر درباره طرح دیدگاههای روشنفکران دینی مطرح کرد به نوعی دیگر در سخنرانی سعید حجاریان از تئوری پردازان روشنفکری دینی در ایران، برجسته بود.

روشنفکری دینی تاب می آورد؟

اصل حرف آقای حجاریان در مقاله ای که به سمینار ارائه داد این بود که روشنفکری دینی در ایران منحصر به جمعهای محدود و محافلی شده و خود را در عمل محک نمی زند.

 

سعید حجاریان
سعید حجاریان
 روشنفکر کسی است که قدرت نقد دارد و جامعه، سنت، سیاست و حتی خودش را نقد می ‌کند: "منظور من از روشنفکر دینی، روشنفکری است که موضوع و تعلق پژوهشش دین است"

 

آقای حجاریان در تعریف خود از روشنفکری گفت که روشنفکر کسی است که قدرت نقد دارد و جامعه، سنت، سیاست و حتی خودش را نقد می ‌کند: "منظور من از روشنفکر دینی، روشنفکری است که موضوع و تعلق پژوهشش دین است".

نقد آقای حجاریان به جریان روشنفکری دینی دو موضوع دیگر را هم دربر می گرفت؛ اول موضوع ایدئولوژی است که به اعتقاد وی جدی ترین ایدئولوژیها مثل مارکسیسم هم در مقابل عقلانیت انتقادی تاب نیاورده اند.

پس چالش اول از دید آقای حجاریان این است که روشنفکری دینی به این سؤال پاسخ دهد که می خواهد در کجا بایستد؟ در منزل ایدئولوژی؟ یا می خواهد از عقلانیت نیز پیشتر رود تا به منزل پست مدرنیسم برسد؟

آقای حجاریان می گوید در این صورت دیگر روشنفکر دینی نیست، چراکه در منزل پست مدرنیسم به دام "نسبی گرایی" می افتد که درآن هر چیز مجاز است و این با دین که به هر حال دارای گزاره های جهان شمول است نمی تواند مطابقت کند.

چالش دیگر جریان روشنفکری دینی از دیدگاه آقای حجاریان جنگیدن با روشنفکر سکولار و سنتی است: "هر دوی اینها هم سابقه قوی دارند وهم پایگاه قوی، روشنفکر سکولار حداقل چهار سده در دنیا سابقه دارد و هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ انباشت تجربه بسیار قوی است، سنت هم پایگاهی قوی دارد، حوزه های علمیه دارد، مراکز آموزشی دارد، پول دارد و در عین حال سعی کرده خود را با سنتهای غربی مانند هایدگر، شوان و گنون گره بزند یا از سنتهای غربی وام بگیرد و خود را تقویت کند".

دومین همایش دین و مدرنیته که موضوع آن آسیب شناسی روشنفکری دینی در ایران بود در حالی به پایان رسید که به گفته برگزارکنندگان آن، تصمیم براین بود که نمایندگان بیشتری از سنتگرایان، سنتیها، نواندیشان دینی، روشنفکران مذهبی با ذائقه چپ، لیبرال و البته روشنفکران غیردینی حضور داشته باشند.

برخی از روشنفکران غیرمذهبی به دلیل برخی از مصلحت بینیها در همایش شرکت نکردند و برخی دیگر که در ایران حضور نداشتند یا اساساً ایرانی نبودند به گفته یکی از برگزارکنندگان همایش، به دلیل سیاستهای دولت جدید موانعی برای صدور روادیدشان به وجود آمد.

محمدعلی ابطحی مدیر مؤسسه گفتگوی ادیان در سخنرانی افتتاحیه همایش گفت که در کشورهای اسلامی روشنفکران پایبند به دین بسیار بوده ‌اند که مباحث مورد قبول جامعه‌ بشری را طرح کردند اما متأسفانه همکاری دولتها با آنها مساعد نبوده است و در این میان، روشنفکران خاورمیانه مظلوم مانده اند، چون که منافع قدرتهای بزرگ در منطقه با اهداف روشنفکران هماهنگ نبوده و اولویت بخشی امنیت منطقه برای قدرتهای بزرگ مانع تلاشهای مفید و مؤثر روشنفکران شده است.

 

 

     منبع

 

بازگشت به اّرشيو خبرها