www.drsoroush.com

 

عبدالکريم سروش

 
     
 
 
اسفند 86
 
به بهانه تکفیر عبدالکریم سروش 

 

فاطمه شمس

 

 

 

 

 در آستانة رحلت رسول اکرم (ص) جزم‌اندیشان متعصب، دکتر عبدالکریم سروش - یکی از ارزشمندترین روشنفکران دینی این خاک- را به کفر و انکار وحی و حقانیت قرآن متهم نمودند. آنان به اتهام بی‌اساس کفر اکتفا نکردند و با سوء استفاده از احساسات دینی مردم، آنها را به تظاهرات خیابانی علیه سروش کشاندند. گرچه معتقدم نقدهای بسیاری بر سروش وارد است، اما سخت برآشفته‌ام از جسارت آنان که به آسانی حکم به تکفیر اندیشمندی دینی می‌دهند. با آنکه هنوز قرآن را از حیث "معنا" و "لفظ" کلام باری می‌دانم، در باز شدن باب تکفیر در مباحث کلامی و دین‌شناسانه، چیزی جز کسادی بازار اندیشة دینی و و وهن اسلام نمی‌بینم. آیا اختلاف نظری با قرآن‌شناسی و وحی‌شناسی سروش، مجوزِ صادر کردن حکم تکفیر اوست؟ کسی که به راستی از قوی‌ترین مدافعان امروزی پیام محمد(ص) است ...

این شعر که با الهام از "غزلواره پایانی دیوان نبوّتِ" عبدالکریم سروش سروده شده‌است را به خود او تقدیم می‌کنم که بر گردن من و هم‌نسلان دین‌اندیشم - اعم از موافقان و مخالفان اندیشة او - حق بسیار دارد:

کفر خواندند رقیبان کر و کور، کلامت

لال ماندند سَلیمان که بگویند سلامت

شرم بادا به مسلمانی آن‌ها که به نفرت

جعل کردند به فرمان بتان، جانِ کلامت

شعر می‌گویم و وحی است درآمیخته با من:

تو مسلمان‌تر از آنی که بخوانند به نامت

شیر را در شکر آمیخته‌ای نیک و عجب نیست

شیخ را این‌که به یک جرعه ببازد، چه ملامت؟

وحی باران شد و بر سینة سینای محمد

خلق شد مصحف قدسی و همین بود پیامت

تو نوشتی: "نه دلت مست نگاه و نفس اوست"

که شد از رایحة حضرت حق مست، مشامت

حافظ حرمت قرآن مجیدی و مجیدی

سنگ‌کیشانه کمر بسته به تکفیرِ مرامت

به نی از نالة این تهمت و تکفیر نوشتم

گفت: راهی نبرد این همه جز ره به ندامت

به "خداوند قلم" بگذر از این طعن که عمریست

ستاندند فقیهان، دل و دین را به غرامت!
 




 

 

منبع

 

 

بازگشت به درباره دکتر سروش