جلسه دوم از گفتارهای “خدا و جهان” در مدرسه مولانا

• دسته: سخنرانى‌ها

 

همراهان مدرسه مولانا جلال الدین

 

جلسه دوم از سلسله گفتارهای “خدا و جهان” در کانال یوتیوب مدرسه مولانا جلال الدین بارگذاری شده است. لطفا کانال یوتیوب مدرسه مولانا را سابسکرایب کنید تا فایل این جلسه و باقی جلسات را بیابید. شیوه سابسکرایب کردن در یوتیوب آمده است. این سلسله گفتارها در ماه رمضان سال جاری (1394) در لندن برگزار شده است که هفتگی در کانال یوتیوب قرار می گیرند.

هم چنین فایل صوتی گفتار دوم از “خدا و جهان” در ساوند کلاود مدرسه مولانا نیز بارگذاری شده است. با فالو کردن مدرسه مولانا در ساوند کلاود می توانید از فایل صوتی مربوطه بهره مند شوید. این فایل های صوتی قابلیت دانلود شدن را هم دارند. در زیر هر فایل کلید دانلود قرار گرفته است.

در کانال یوتیوب  مدرسه مولانا و ساوند کلاود قسمتی برای هدایا و عطایا (Donation) در نظر گرفته شده است. دوستانی که مایلند به مدرسه مولانا کمک کنند می توانند در لینک زیر جزئیات مربوطه را پیدا کنند. از تمام دوستانی که تا کنون زحمت کشیدند و مبالغی برای مدرسه مولانا ارسال کرده اند بی نهایت سپاسگزاریم. بی شک تلاش خواهیم در هر چه بهتر کردن کیفیت کار بکوشیم.

 Donation Link/لینک هدایا و عطایا

صفحه فیس بوک مدرسه مولانا علاوه بر فایل های صوتی و تصویری، اخبار مربوط به سخنرانی های این مدرسه را به اطلاع علاقمندان می رساند. با لایک کردن این صفحه در فیس بوک می توانید فایل های صوتی و تصویری را دانلود کنید و از اخبار این مدرسه آگاه شوید.

صفحه اینستاگرام مدرسه مولانا نیز شروع به کار کرده است. با فالو کردن ما می توانید از مطالب صفحه بهره مند شوید.

 

اوقات خوش

حسین دباغ

لطفا پیشنهادات و انتقادات خود را به آدرس ایمیل زیر بفرستید.

schoolofrumi@gmail.com

 

لینک صفحه فیس بوک مدرسه مولانا

لینک صفحه اینستاگرام مدرسه مولانا

 

 

Share

19 دیدگاه »

    سروش جان :
    قصد کردستند اين گل پاره ها
    که بپوشانند خورشيد ترا
    اما نمیدونند که :
    دردل که لعلها دلال تست
    باغها از خنده مالامال تست….

    استاد نازنینم سپاسگزارتانم که در باب کیفیت صدای درسگفتارها وسواس کافی را به خرج دادید و حتی از شخص خود مایه گذاشتید در حالیکه این نواقص اصلا ارتباطی به شخص شما ندارد. استاد نازنینم اگر ما جسارتی می کنیم و دست به قیاسک هایی می زنیم و این جلسه ی کار شما را از نظر کیفیت یا طرح درس با جلسه ی دیگر مقایسه می کنیم فقط از سر خیرخواهی و با میزان و ملاک خود شماست والا همین جلسات کم کیفیت هم اگر واجد نکته و حرفی نبود و بر روزبازار کلام همالان برتری نداشت که با هر مصیبتی گوش نمی کردیم. من علاقمندیم را به مثنوی غیر از ارادۀ صاحب آن اثرِ تا ابد باز از طریق قلم و کلام سحّار شما یافتم پس واجب می دانم قدری و شمه ای (و نه شرحی) از انعام شما را بیان کنم. باده هایی که شما تا کنون از آسمان مثنوی برایمان در جام کرده اید ارزش آن دارد که خار مغیلان این چند جلسه را به جان بخریم و دیگر از کیفیت صدا نگوییم خصوصا که اتمام حجتتان را با عزیزان مسؤل فرمودید… عمرتان طولانی و سقایتتان از بحر مثنوی و ان شا الله غزلیات در تزاید و بردوام

    خدمت شما به گفتمان روشنفکری معاصر و به دین بر کسی پوشیده نیست. همین بحث خدا انسان انگاری شما به مثابۀ بنیانی لازم ، رافع بسیاری از بدفهمی های دینی است. بدرود شاد و تندرست باشید

    با عرض ادب واحترام خدمت استاد گرامی و دست اندرکاران خیر مدرسه مولانا
    مثل همیشه در این وانفسای شبهه پراکنی و حضور پررنگ سنت گرایان دینی از یک سوودین ستیزان از سوی دیگردر عرصه اندیشه دینی مان از نواندیشی و نوسخنی استاد بهره مند شدیم که بابت آن همواره باید شکرگزار واقعی خداوند باشیم و جهت حفظ و تداوم آن همگی بکوشیم و سستی نورزیم.
    فقط یک نکته را می خواستم عرض کنم و آن در مورد نتیجه گیری از بحث در پایان سخنرانی بود. به نظر می آید که این همه بحث انجام شد تا نتیجه انتهایی آن به شکلی واضح و بی ابهام بیان گردد. ولی به دلیل کمبود وقت و ظاهرا هنگام وقت افطار خیلی سریع این بخش و مخصوصا در مورد مکانیزم دعا مطرح شد که به نظر می آید و حداقل درخواست بنده این است که دراولین فرصت جناب استاد آن بحث را بصورتی اکمل ادامه دهند.
    دلایلی فلسفی مانند قانون علت و معلول و همچنین دلایلی بر مبنای خداشناسی غیر انسان وار آورده شد که انسان نمی تواند رای آن خدا را بی شفیع یا با شفیع عوض کند. اما در پایان با مطرح کردن مفهوم امید و اینکه امید حقیقت ایمان است ویا آوردن این شاهد که همه ما دعاهای مستجاب شده ای داشتیم به نوعی, به دعا کردن توصیه شد. کلی استدلال شد که مانند قبل و دیدگاه دینی سنتی نباید دعا کرد اما ناگهان با ارائه یک بحث کوتاه مدت مسیر دیگری توصیه شد. که این مساله شاید باعث ایجاد سردرگمی و حیرت برای مخاطبان بشود. به نظرم همانطور که اشاره کردم نیاز به صرف وقت بیشتری برای ارایه ادامه بحث می باشد.
    در ضمن سوالی مطرح شد با این موضوع که پیامبر(ص) گرامی اسلام و حضرت علی (ع) در مورد خدا چگونه می اندیشیدند. سوال بنده این است که اگر نگاه آن بزرگان نسبت به خداوند و مخصوصا نگاه پیامبر(ص) که در واقع همان نگاه قرآن است با برداشت ما نسبت خداوند دارای تفاوتهای جدی باشد(مثلا نگاه انسان وار و شخصی به خداوند و نقطه مقابل آن) که قطعا در خیلی از مسایل اعتقادی نیز تفاوتهای بسیاری به بار خواهد آورد ما این مساله را چگونه باید توجیه کنیم. ما چگونه باید خود را متقاعد کنیم و یا به خود مجوز بدهیم که دیدگاهی متفاوت با دیدگاه غالب آنها داشته باشیم. در گذشته روشنفکران دینی در مورد تفاوتهایی در سطوح پایینتر و در مورد موضاعات نازلتر(مانند احکام فقهی و قوانین منبعثه از دین یا اخلاقیات و…) دست به جد و جهد فکری زده اند و جهت ایجاد جواز عقلی و دینی برای تغییر آنها و متفاوت دیدن آنها استدلال کرده و تا حد بسیاری هم موفق بوده اند. و توانسته اند علاوه بر حفظ ایمان دینی معرفت دینی را مورد پیرایش و پالایش قرار دهند. ولی در مورد مفهوم اصلی دیانت یعنی شناخت خداوند موضوع بسیار حساس تر و پیچیده ترمی باشد. اگر ما در نهایت بحثمان به خدایی برسیم که نمی توانیم او را دعا بکنیم و این نتیجه باعث قطع رابطه ما با خداوند بشود دیگر آیا اصلا جایی برای دینداری باقی می ماند. البته نظر بنده این نیست که نتیجه قطعی این مباحث این خواهد شد اما برایم بسیار ایجاد دغدغه نموده است که شاید لااقل در درصدی از دینداران چنین حالتی را ایجاد کند. به واسطه پیگیری افکار و آثار و نظرات ایشان از دوره دانشجویی که زمانی بیست ساله از آن می گذرد نیک می دانم که جناب دکتر سروش از دینداران و دینمداران روزگار هستند و تمام تلاش ایشان در طول عمر جهت حفظ دینداری و تقویت اندیشه دینی در جریان وزیدن اندیشه های خرافی و ضد دینی و ارائه راه حلی در اثر برخورد تاریخی این دو تفکر بوده است. اما دغدغه جدی دارم که به هر حال ادامه پروژه روشنفکری دینی که به اینجا رسیده است چگونه می تواند حفظ دینداری و ایمان و اثرات مثبتی که در زندگانی این جهانی دارند (جدای از عالم آخرت که عقلا و ایمانا نمی توان به آن بی توجه بود) را مد نظر قرار دهد.
    با تشکر و عذرخواهی بابت اطاله کلام.

    سروش عزیز
    می دانم که می دانید همه این شکایت ها از سر مهر و خیرخواهی است. خدا نکند شما را شرمنده ببینیم. واقعا حیفمان می آید که این سخنرانی ها به این راحتی از دست برود.

    نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنو

    که به تشنگی بمردم بر آب زندگانی

    غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم

    تو به صورتم نگه کن که سرایرم بدانی

    عجبت نیاید از من سخنان سوزناکم

    عجب است اگر بسوزم چو بر آتشم نشانی؟

    دل عارفان ببردند و قرار پارسایان

    همه شاهدان به صورت تو به صورت و معانی

    نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم

    همه بر سر زبانند و تو در میان جانی

    اگرت به هر که دنیا بدهند حیف باشد

    و گرت به هر چه عقبی بخرند رایگانی

    تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری

    عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی

    نه عجب کمال حسنت که به صد زبان بگویم

    که هنوز پیش ذکرت خجلم ز بی زبانی

    مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم

    تو میان ما ندانی که چه می‌رود نهانی

    مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم

    خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانی

    بت من چه جای لیلی که بریخت خون مجنون

    اگر این قمر ببینی دگر آن سمر نخوانی

    دل دردمند ما ز محبت تو خون شد

    نه به وصل می‌رسانی نه به قتل می‌رهانی

    عالی بود خدایا خودت را بما نشان بده

    استاد بزرگوار پس ادعونی استجب لکم چیست؟ لطفا مرا آگاه فرمائید. با سپاس بابت زحمات آن بزرگوار.

    ممنون از توجه آقای سروش به نظر مخاطبان
    فایل کم حجم قابل دریافت داخل کشور
    http://s3.picofile.com/file/8200963734/Dr_Soroush_July_03_2015_.mp3.html
    کلیک روی دریافت لینک دانلود و بعد دانلود فایل

    درود بر شما و سپاس به خاطر تاکید بر بی صورتی خداوند و پیراستن تفاسیر انسان محور خداون در قرآن.

    به نظر می رسد بحث گناه و عقوبت که به نوبت بعدی محول شد جای خالی بسیاری در پاسخ به بعضی سوالات کلی حاضران داشت:

    همان طور که به حق گفتید خداوند در باطن عالم بوده و نسبت قوانین عالم با اعمال و عوامل خوب و بد یکسان است. از لحاظ فیزیکی مثلا می شود قانونی را رعایت نکرد و خداوند امکان رعایت نکردن قانون را مهیا کرده است، ولی این بدین معنی نیست که رعایت نکردن قانون یا انجام کار بد اشکالی ندارد. بلکه هر قانونی برای زندگی جمعی (پیشرفت کل اجتماع در امنیت) برپا شده و اگر کسی خود را برتر از دیگران بداند و بخواهد مثلا قوانین رانندگی را نقض کند دیگر امنیت و سرعت و نظم در رسیدن به مقصد وجود ندارد و کل جامعه به جای پیشرفت به مرور بیمار یا مختل می شود.

    (با این وجود خوب و بد (درست و نادرست) برای نوع انسان در چارچوب تمدن و فرهنگ به روشنی مشخص است و اصالت و کارنامه درخشانی به قدمت تاریخ بشریت دارد. بدین معنی که بسیاری از اعمال بد و نادرست اجتماعی و فردی به انقراض نسل بشر یا کند شدن پیشرفت جامعه می انجامد.

    بنا برنظریه قبض و بسط البته دقت تعریف اعمال خوب و بد روز به روز بیشتر خواهد شود هرچند نباید تسلیم هرگونه تعاریف نامتعارف و عامه پسندی شد و گنجینه فرهنگ و اخلاق کهن را که از سالیان حتی قبل از تاریخ مدون از راه آزمایش و خطای پرهزینه بشر در اختیار ما قرار گرفته، به مغز جسور و آزمایش گر و چه بسا ویرانگر امروزی، بدون مشورت با بزرگان دین و فرهنگ، سپرد.)

    در مورد خداوند هم اگر صفت قادر مطلق را بخواهیم به صورت یک نظام حی شامل زمان در نظر بگیریم، با انجام اعمال نادرست یا خلاف پیشرفت جامعه بر صراط مستقیم، دیرتر و با احتمال پایین تری دنیا و خدا را خواهیم شناخت. مثلا اگر فلان پادشاه به جای جنگ در تاریخ صلح را انتخاب کرده بود ممکن بود هم اکنون بسیاری از جوامع پیشرفت بیشتری داشتند، و بسیاری از لشگریان نوع بشر تعداد بسیار زیادتری از مشکلات جوامع انسانی را حل و فصل کرده بودند.

    علاوه بر اینکه هر نوع تخریبی در دنیا (چه بر موجود زنده یا، به قول بعضی بزرگان و جناب دکتر، بر طبیعت)، می تواند اثرات کلان دیدنی یا نادیدنی بسیار وحشتناکی داشته باشد، خود مخرب هم به صورت آینه وار مورد تخریب قرار می گیرد و این دومی از رازهای عقوبت گناه است که بسیاری بزرگان بنا بر دید ماورایی خود از آن اطلاع داده اند.

    با تشکر.

    زهی زیبایی خداوند عطار درد شناس !

    جانا، حدیث حسنت، در داستان نگنجد
    رمزی ز راز عشقت، در صد زبان نگنجد
    سودای زلف و خالت، در هر خیال ناید
    اندیشهٔ وصالت، جز در گمان نگنجد
    هرگز نشان ندادند، از کوی تو کسی را
    زیرا که راه کویت، اندر نشان نگنجد
    آهی که عاشقانت، از حلق جان برآرند
    هم در زمان نیاید، هم در مکان نگنجد
    آنجا که عاشقانت، یک دم حضور یابند
    دل در حساب ناید، جان در میان نگنجد
    اندر ضمیر دلها، گنجی نهان نهادی
    از دل اگر برآید، در آسمان نگنجد
    عطّار وصف عشقت، چون در عبارت آید ؟
    زیرا که وصف عشقت، اندر بیان نگنجد
    ********
    آفرین جان آفرین پاک را
    آن که جان بخشید و ایمان خاک را

    ba salam
    bandeh 12 sal ast ke har rooz saat ha sokhanranihay shoma ra goosh midaham miamuzam va be farzandanam be zaban italiai tozih midaham.
    moteshakeram az toozihat aval sokhanrani vali bargozar konandegan mohtaram bayad jeddi tar amal konand.
    bazham moteshakeram ostade aziz.
    ba ehteram
    Mahmud

    سلام و سپاس و دروذ بیابد دمادم بسویت ورود.ئگتر سروش خداوند نگهدار شما از روشنگریهای شما ممنون.

    جناب آقای دکتر سروش گرامی
    با سلام و احترام فراوان
    اینجانب از جمله پیگیران تمامی مطالب کتبی و شفاهی شما هستم. خداوند را شاکرم که درهای رحمت خود را از طریق آثار مولانا و شما بر ما گشوده است. در مورد مبحث جدیدی که با عنوان خدا و جهان شروع کرده اید و
    در جلسه دوم که بیشتر روی مبحث دعا وقت گذاشتید یک سوال بسیار مهم دارم. البته، چقدر بهتر بود که این جلسات بدون فاصله زمانی روی سایت قرار داده میشد.
    چنانچه در جایی دیگر شما فرموده اید که مولانا در مثنوی در داستان دقوقی دعا کردن را به دور از مقام رضا و تسلیم میداند. آیا این تفاوت دو دیدگاه است که یکی؛ اگر دعا دعا باشد کوه را جابجا میکند و انرژی بسیار بزرگی را بوجود می آورد، در مقابل آن تسلیم و رضا است که آدمی به خود اجازه دعا کردن ندهد؟ به دلیل ایندو تفاوت حقیقتا شخصا در هنگام دعا حتی برای شخص دیگری که مثلا دچار بیماری صعب العلاج است و به تمامی وجود شفای او را طلب دارم، نمی دانم که آیا این کار مقابل مقام رضا به رضای خداوند نباشد.
    لطفا با وجود مشغله فراوانی که دارید این سوال را پاسخ دهید. تشکر فراوان دارم. آرزوی باز شدن افقهای وسیعتری در برابر دیدگان شما دارم تا به اجتماع مردمان نیازمند انتقال دهید.

    با سلام . خدمت جناب حضرت دکتر سروش حفظه الله

    به گمان ام اگر با اصطلاح وحدت عددی و وحدتی صمدی بحث خداشناسی را پیاده کنید بهتر می تواند بحث تفهیم شود . این اصطلاح را نخستین بار از حضرت علامه حسن زاده آملی شنیدم . وحدت عددی این است که خدا یک موجود است در کنار موجودات دیگر است اما خالق آن ها خدا واحد است به وحدت عددی . و دیگری وحدت صمدی یعنی اینکه خدا جدا از موجودات نیست حقیقت عالم خداوند است.خداوند صمد است یعنی اینکه خدا چنان پر است که جایی برای موجودی نگذاشته است خداوند صمد است. نمی توان گفت خداوند محدوده یآن این است و انسان تا آنجا خداوند بی نهایت است و وقتی بی نهایت است دیگر موجود دیگری در برابر او وجود ندارد. صمد را جناب علامه بمعنای پر می گیرد. در مورد دعا هم گمان می کنم ابتدا دعا از سوی خداوند است مولوی هم بر همین باور است چون خداوند می خواهد انسان را متحول کند دعای آن را هم بر زبان ما جاری می کند . ما شانی از شوون خداوند هستیم . ما چیزی نیستیم و وجود ما وجود ظلی است

    با سلام و تشکر
    نماز در حقیقت دعاست. مولوی هم گفته است: بر در حق کوفتن حلقه وجود!
    قرآن هم در فلسفه ارتباط انسان و خدا گفته است: اذا سالک عبادی عنی….اجیب دعوة الداع اذا دعان
    در دعای کمیل هم می خوانیم: لا یملک الا الدعا!
    نقل قول از آقای طباطبایی هم با توجه به نظرلت ایشان در باره دعا، قبولش سخت است. ایشان که همواره در حال دعا و نماز و روزه بوده است.
    نمی توان یک بحث مهم را اینگونه سردستی مطرح کرد

    با عرض سلام و احترام
    1-بحث دعا و تحیل آن خیلی جدی است و به نظر می آید خیلی سرسری و با عجله مطرح شده است. امیدوارم جناب دکتر سروش این بحث بسیار جدی را به صورتی مبسوط و حتی الامکان بصورت مکتوب ادامه دهند.
    2-نظرات قبلی دکتر سروش در مورد دعا و رازونیاز با خداوند به عنوان مثال آنچه در کتاب حدیث بندگی و دلبردگی با نظرات مطرح شده کنونی بسیار متفاوت به نظر می رسد. آن نظرات نسان را به سوی خدایی شنوا و بینا و بنده ای عاشق سوق می داد ولی این نظرات انسان را از خدا دور می کند. خدایی که به حرف بندگان گوش نمی دهد و اعمال و رفتار و خواسته های آنها در او تاثیر نمی گذارد اصلا به چه کاری می آید و با بی خدایی چه فرقی دارد. اصلا انسان به این خدا چه نیازی دارد. خدایی که پیامبران معرفی میکنند با بندگان خود مدام در حال تعامل است و نه تنها در دنیای دیگر بلکه در این دنیا نیز ارتباط دو سویه با بندگان دارد. خدایی است که اعتقاد و یا عدم اعتقاد به او بسیار فرق دارد. این خدا است که به کار زندگی این دنیا می آید و اعمال و رفتار بندگان را جهت و معنی می دهد.
    3-اگر معلول در علت نمی تواند اثر کند تمام افعال مفعول چنین است و تنها شامل دعاهای او نمی شود و اعمال و رفتار او نیز نمی تواند در علت اثر کند. یعنی هر فعلی که از معلول(انسان )سربزند (کار نیک بکند یا بد, اخلاقی یا غیر اخلاقی) برای علت (خداوند) تفاوتی نمی کند و عکس العمل یکسانی خواهد داشت. یعنی گناهکاران و نیکوکاران یکسان اند و اصلا گناه و کار نیکی دیگر وجود نخواهد داشت. پس چگونه است که مثلا مولوی می گوید این جهان کوه است و فعل ما صدا و این جهان نتیجه اعمال ما را به ما بازخواهد گرداند. قرآن که سراسر بر بازگشت نتیجه اعمال به هر انسان تاکید می کند اگر این را خدا نمی کند پس چه کسی انجام می دهد. اصلا باید به متافیزیکی اعتقاد داشت و اگر این اعتقاد هست گرداننده و علت آن کیست.

    با سلام خدمت تمام دست اندرکاران برنامه های دکتر سروش,خدا قوت و خسته نباشید.
    دوستان نازنین:چند درخواست و پیشنهاد داشتم.
    1-خواهشا”دو فایل جداگانه برای دانلود قرار بدهید یکی برای کسانی که تمایل دارند سخنرانی دکتر را به صورت تصویری دانلود کنند(تاکید من بر امکان دانلود تصویری برنامه های دکتر میباشد مثل مصاحبه ایشون با VOA در باره مولانا) و همراه خود در گوشی , لب تاب , تبلت و…. داشته باشند,مثل سخنرانی های دکتر الهی قمشه ای که در دسترس دوستداران ایشون هست.یک فایل جداگانه هم برای دانلود سخنرانی های دکتر به صورت صوتی.فکر نکنم این کار کار سختی باشه فقط قدری حوصله و سلیقه میخواهد که دست اندرکاران محترم بیش از اینها را دارند.

    2-کیفیت فیلم برداری جلسات سخنرانی های ایشان را کمی ارتقا بدید.بارها از دکتر سروش شنیده ام که چقدر تمجید و دعای خیر میکنند از کسانی که اشعار مولانا (و سایر بزرگان ما را) کتابت کرده اند و آن گنجینه های عظیم را الان به رایگان در اختیار ما گذاشته اند , آنهم با آن امکانات کم گذشتگان.شما دوستان نازنین هم برای خود از حاضرین در زمان حال و آیندگان دعای خیر بخرید وقتی که این سخنرانی ها را با کیفیت و تصویر مطلوب به دست میاورند و در ثواب سخنرانی های نغز و روشنگر دکتر سروش خود را شریک کنید و گوی سبقت این اجر اخروی را از هم بربایید.

    3-از برگزار کنندگان زحمت کش جلسات دکتر هم تقاضا دارم مدعوین و حضار را توجیه کنند از همهمه نکردن , نیآوردن کودکان به جلسه,خاموش کردن موبایل و…..اینها از اصول و آداب اولیه هر سخنرانی میباشد
    امیدوارم این گنجینه عظیم را قدر نهیم و با سر سری نگرفتن در کیفیت تصویری و صوتی سخنرانی های دکتر از ملامت آیندگان خود را رهایی بخشیم و به نحو شایسته در حفظ و ضبط دستاوردهای این استاد گرامی کوشا باشیم و مصداق این شعر نباشیم که هرکه او ارزان خرد ارزان دهد , و با انجام کارهای شایسته در حفظ سخنرانی های استاد سپاس عملی خود به درگاه ایزد منان را ادا کنیم.

    با تشکربسیار از شما یاران وفادار به امانات الهی.

    ضمن عرض سلام و تشکر فراوان بابت سخنان بسیار مفید شما بزرگوار،
    پیرو مبحثی که در جلسه دوم خدا و جهان مطرح فرمودید، در خصوص عدم وجود جهان بالا، مساله ی نزول فرشتگان و ارواح در شب قدر و یا هدف ،قرار گرفتن شیاطین با شهاب آسمانی به جهت عدم دسترسی آنان به آسمان بالا، و یا اینکه خداوند آسمان ها را در هفت طبقه آفرید و عرش خود را در طبقه هفتم قرار داد و ….. چگونه توجیه میشود؟
    با تشکر

    واقعا ممنونم بابت این سخنرانی
    و ممنون که فایل های صوتی رو برای استفاده ما قرار می دهید
    انشاالله که همینطور خوب ادامه بدید