جلائیپور: میرحسین هم مرد عمل است، هم روشنفکر دینی
• دسته: آرشیو اخبار و گزارشها
وی افزود: «دفاع ایجابی دکتر سروش و دیگران از نامزدشان حق ایشان است اما از آنجا که ایشان فرموده بودند که دلیل حمایت موسوی و دیگران از میرحسین موسوی را درک نمیکنند، به نظر میرسد که باید بار دیگر بر دلایل ایجابی، روشن و موجهی که برای این حمایت داریم تاکید کنیم؛ دلایلی که باعث شدهاست میرحسین موسوی به کاندیدای اجماعی متشکلترین نیروهای سیاسی اصلاحطلبان – حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، حزب کارگزاران سازندگی و همچنین تعداد قابل توجهی از نیروهای نهضت آزادی و ملیمذهبی و سایر دگراندیشان – و حامیان خاتمی – از جمله پویش «موج سوم» و ستاد 88 – تبدیل شود و قاطبه نخبگان سیاسی، فکری، فرهنگی و هنری کشور و همچنین اکثر شاگردان مدرسه روشنفکری دینی پس از خاتمی از موسوی حمایت کنند».
جلائیپور در ادامه به ذکر یکی از این دلایل پرداخت و گفت: «نامزدهای بالقوهی باصلاحیت و شایسته برای ریاست جمهوری زیاد هستند ولی از میان کاندیداهای موجود که میتوانند در عرصۀ رسمی انتخابات ایران (نه سوئیس) شرکت و از هفتخوان انتخابات به سلامت گذر کنند، این میرحسین است که بیشترین شانس رأیآوری و پیروزی را دارد. شواهد و قرائن موجود و نظرسنجیها و مشاهدات معتبر حاکی از آن است که میرحسین موسوی از دیگر نامزدهای طالب تغییر و نزدیک به اصلاحطلبان به مراتب محبوبتر است و تنها کسی است که با حمایت اصلاحطلبان شاید بتواند در انتخابات نابرابر پیش رو احمدینژاد را شکست دهد. نظرسنجیها نشان میدهد که دیگر نامزدهای محترم با وجود همه حمایتها هنوز بیش از 7 درصد آراء را نتوانستهاند جلب کنند و عقلانیت سیاسی ایجاب میکند برای جلوگیری از پیروزی مجدد احمدینژاد در انتخابات در میان نامزدهای نزدیک به اصلاحطلبان از نامزدی حمایت شود که احتمال پیروزی بیشتری دارد».
وی افزود: «میرحسین اگرچه از اصلاحطلبی حداکثری سخن نمیگوید ولی به اصلاحطلبی (اقلاً حداقلی) هم در عمل و هم در نظر اعتقاد دارد و عملکرد او در گذشته این ادعا را تأیید میکند. میرحسین اینگونه نبوده است که از یک طرف شعارهای حداکثری بدهد ولی در عمل چهار سال برای کیهان تیتر اول درست کند و حکم حکومتی را جا بیاندازد».
جلائیپور با اشاره به انتظارات خود از موسوی گفت: «ما در این انتخابات از میرحسین انتظار جلوگیری از روندهای تخریبی فعلی را داریم و از او اصلاحطلبی حداکثری نخواستهایم. انتخابی کردن قوۀ قضائیه که واقعاً قلب تپندۀ دموکراسی است هدفی مطلوب است ولی اگر موسوی در این چند روز انتخابات ادعا کند که میخواهد قوۀ قضائیه را انتخابی کند، ما میفهمیم او دارد شعار میدهد. انتخابی کردن قوۀ قضائیه از اهداف اساسی اصلاحطلبان است ولی طرح آن در تبلیغات و شعارهای انتخاباتی این روزها سنجیده به نظر نمیرسد. الآن که قوۀ اجرائی ما انتخابی است باید برایش فکری کنیم، قوه قضاییه فعلا پیشکش؛ و ما فکر میکنیم حمایت نکردن از موسوی زمینه را برای غیردموکراتیکتر شدن ساختار سیاسی ایران فراهم میکند و حمایت از میرحسین گامی به سوی دولتی دموکراتیکتر و اقدامی عاقلانه است. میرحسین کاندیدای اجماعی اکثر اصلاحطلبان است.»
جلائیپور با اشاره به این جمله دکتر سروش که گفتهاند «من رفتن پارهای از دوستان را پشت سر آقای موسوی را درک نمیکنم»، خاطرنشان کرد: اتفاقا اینکه دکتر سروش چرا دلایل روشن حمایت ما از موسوی را درک نمیکنند هم برای ما قابل درک نیست. ما از تداوم وضع موجود و پیامدهای ناگوار آن برای اقتصاد و سیاست و فرهنگ کشور و میلیونها ایرانی هراس داریم و شواهد موجود هم نشان میدهد که تنها راه برونرفت از این وضعیت در شرایط پس از انصراف خاتمی، حمایت از موسوی است. دفاع ما از موسوی نتیجه صدها ساعت بحث و بررسی عقلانی و واقعبینانه و نتیجهاندیشانه است و حمایتمان هم یک حمایت اجماعی است. ممکن است ما در اجماع هم اشتباه بکنیم ولی شاگردان مدرسه روشنفکری میدانند که فیلسوفان هم در تعیین مصداق شاید اشتباه کنند. ما عقل کل نیستیم ولی همه جوانب را بررسی کردیم و میرحسین را به دلایل پرشمار مناسبتر دیدیم و این را نیز میدانیم که در عرصه سیاسی بهتر است کنشها جمعی و همنوا با خرد جمعی باشد.»
مدیر مسئول روزنامههای توقیفشده جامعه و نوسازی اظهار داشت: من معتقد نیستم که روشنفکری دینی یک حزب یا یک طبقه یا یک حلقه مریدان است، روشنفکری دینی یک مدرسۀ پر کلاس و پر تعداد و پر تحول است. طلبهها و دانشجوها و علاقمندان این مدرسه هم میتوانند از آموزشهای این مدرسه تغذیه کنند و انواع مختلف شغلها و شأنها و نقشها را در جامعه اشغال کنند. آنها میتوانند اصلاحطلب حداقلی یا متوسط یا حداکثری باشند؛ سیاسی باشند یا نباشند، دولتمرد باشند یا نباشند؛ استاد باشند یا نباشند. آنها میتوانند انواع نقشهایِ مشروع را داشته باشند.»
وی افزود: «خاتمی هم از مدرسه روشنفکری دینی بود و مثل جواهر لعل نهرو آمد و سمت سیاسی گرفت و رئیس جمهور این کشور شد و خدمات او برای این کشور قطعاً از کاستیهایش بیشتر بود. ما اتفاقاً دوست داریم این بار هم با یک فعال سیاسی دیگر و علاقمند به روشنفکری آن رخداد مطلوب دوم خراد را تکرار کنیم. این چه اشکالی دارد؟ میرحسین موسوی و بسیاری از حامیان او نیز از تبار روشنفکری دینی هستند (این فقط سخن ما نیست. این حرف مهندس توسلی از نهضت آزادی و سیدمحمد خاتمی و علیرضا علویتبار هم هست). موسوی که اتفاقاً نشان داده است «مرد عمل» هم هست حالا میخواهد رئیس جمهور شود و به نظر من هیچ اشکالی هم ندارد که بر هویت روشنفکری دینیاش تأکید کند. مگر فقط کسانی که اصلاحطلبانی را که در عرصه سیاسی کار منسجم میکنند، نقد میکنند روشنفکر دینیاند؟ مگر روشنفکری دینی یک کلاسِ درس دو الی چند نفره است؟ مدرسه روشنفکری دینی مثل یک دانشگاه است و انواع و اقسام فارغ التحصیلِ جویای کار دارد.»
عضو شورای مرکزی حزب مشارکت گفت: «به نظر من اگر کسی وارد عرصه سیاسی بشود و از فعالیت روشنفکران و روشنفکران دینی دفاع کند (که به نظر من حتماً موسوی چنین کوششی به اندازه وسع خود خواهد کرد) با این کار نسبتش را با روشنفکری دینی نشان میدهد و اینگونه اشخاص چه اشکال دارد که با هویت روشنفکری خود وارد عرصه انتخاباتی شوند. مگر خاتمی کار بدی کرده بود؟ چرا باید به گونهای سخن گفته شود که فضل و سواد و سخنوری و روشنبینی نقطه ضعف یک سیاستمدار تلقی شود؟ مهم آن است که سیاستمداری که در نظر «بصیر» و «روشن» است «مرد عمل» هم باشد و میرحسین موسوی از این دسته از سیاستمداران است.»
جلائیپور در پایان تاکید کرد: مدرسه و جریان روشنفکری دینی نسبت به 15 سال پیش تغییرات زیادی کرده است. سه تغییر را به راحتی میتوان در آن دید: اولاً چند ستاره شده است یعنی متفکران تراز اول گوناگونی در آن نقش دارند و مثل دوران انقلاب نیست که تنها ستاره آن شریعتی بود. ثانیاً علاقمندان به مدرسه روشنفکری دینی دیگر مثل گذشته نیست که با واسطه این ستارهها با مدرنیته آشنا شوند. الآن خودشان به منابع دست اول مدرنیته (در حوزههای گوناگون) دسترسی دارند. مثلاً الآن ما میتوانیم مستقیماً (بدون مراجعه به ستارگان فکری روشنفکری دینی) به منابعی که تجربۀ مدرنیتۀ سیاسی را در سی سال گذشته کاویدهاند، دسترسی پیدا کنیم و از آن تجربهها استفاده کنیم و نظری متفاوت با ستارگان روشنفکری دینی داشته باشیم. در همه زمینههای مدرنیته این نظر را میتوان تسری داد. سوم اینکه امروز علاوه بر تولیدات روشنفکران دینی، انواع مطالعات تجربی و قابل توجه در زمینه میراث دینی و سنتی ما انجام میشود. شما به محصولات فکری روحانیان خوشفکر و جوان حوزه علمیه توجه کنید. الآن علاقمندان به روشنفکری دینی «سنت» را جدیتر میگیرند و نظرات گذشته آنها در حال تعدیل شدن است. به نظر من کسانی که به روشنفکری دینی علاقمندند باید به این تغییرات توجه کنند و روشنفکری دینی را در یک محفل کوچک خلاصه نکنند و از ورود روشنفکران دینی به عرصه مدیریت کلان کشور استقبال کنند.»