عبد الكريم سروش:
قدرت مطلق فساد مطلق ميآورد
بايد به دنبال دموكراسي مينيمم باشيم
اصلاً لازم نيست از ولايت سخن گفته شود ميتوان به شكل قرارداد آن را تعريف كرد
تهران-خبرگزاري كار ايران
درطول تاريخ اسلام كمتر ديدهايم كه بخشي از جامعه مثلاً زنان به حقوق خود در اسلام اعتراض داده باشند, معمولاً تلقي خودشان هم از حقوقشان همان بوده كه در اسلام آمده بود؛ در خصوص عدالت حاكميتي هم همينطور است مردم از حاكم عدالت ميخواستهاند اما تعريفشان از حقوق, تعريف محدودي بوده است.
به گزارش خبرنگارسياسي ايلنا, عبدالكريم سروش در مراسم افتتاحيه اردوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران گفت:مردم كسي را عادل ميدانستند كه حقوقشان را بپردازند؛ ضمن اينكه مردم حقوق زيادي براي خودشان قائل نبودند, بلكه آنچه مشكل ايجاد ميكرد بحث قدرت بود چرا كه قدرت فساد ميآورد و قدرت مطلق فساد مطلق ميآورد و كسيكه سوار اسب قدرت است همه كاري ميتواند بكند به جز رعايت عدالت.
وي تصريح كرد: ما ميخواهيم زير چتر عدالت زمانه زندگي كنيم يعني هيچ الزامي ندارد كه صورتهايي از عدالت را كه پيشينيان ميشناختند بپذيريم.
وي با اشاره به اينكه عدالت را در حكومت مهمترين ركن ميدانم افزود: اينهمه شور و غوغا در انتخابات و غفلت از ركن عدالت, خطر بزرگي است. به دانشجويان كه در صدد تشكيل پارلمان دانشجويي بودند گفتم سعي كنيد عدالتخانه دانشجويي تاسيس كنيد و سعي كنيد انصاف را تمرين كنيد.
سروش با بيان اين مطلب كه آدميان حق دارند با هم قرارداد ببندند, افزود: در ميان حكام ما در مملكت اصلاً مفهوم قرارداد شناخته شده نيست. چرا در حكومت هميشه از ولايت حرف ميزنيم چرا به شكل قراردادي حكومت نميانديشيم؟ اصلاً لازم نيست از ولايت سخن گفته شود ميتوان به شكل قرارداد آن را تعريف كرد و وقتي كسي قرارداد را نقض كرد كنار زده ميشود, مردم صغير نيستند و ميتوانند قرارداد ببندند. به قول حجاريان قرارداد مردم با حاكمان قرارداد وكالت نيست, قرارداد اجاره است كه اگر خوب كار نكردند پس از پايان مهلتشان كنار زده ميشوند. حالا شما اين تفكر را با حالتي مقايسه كنيد كه قرار است كسي از آسمان بيايد و بر شما حكومت ميكند.
وي يادآور شد: آقاي جوادي آملي ميگويند ولي فقيه نائب امام معصوم است و بايد به كسي ديگري پاسخگو باشد. اين نوع تفكر و ديدگاه با نوعي كه حاكم را اجير بداند اختلاف عميقي دارد.
وي تاكيد كرد: مردم حق نقد را نه از حاكم كه از سوي خود به عنوان حق طبيعي دارند و مثل حق دفاع از خويشتن است , اين حقِ اوليه است. اينگونه نيست كه حاكم نقد و حدود آن را مشخص كند. حق دفاع از خويشتن بسيار گسترده است و بايد آن را مغتنم و محترم دانست.
سروش يادآور شد: هر قدر انسان حقوق بيشتري براي خود قائل باشد حق دفاع از خويشتن براي او گستردهتر است.
وي با تاكيد بر ضرورت ارائه نقد علمي و تئوريك گفت: نقد نبايد تهي باشد وگرنه دچار حق عزل ميشود.
وي با اشاره به وجود دو نوع دموكراسي گفت: يك نوع دموكراسي, مينيمم و ديگري دموكراسي ماكسيمم است. نصب حاكمان با هيچ جاي بحث ادب اسلامي مشكل ندارد. نقد حاكمان نيز نميتواند مشكلي داشته باشد, بلكه نوعي از امر به معروف و نهي از منكر است. نهي از منكر ميتواند با گذشت زمان اشكال جديدي يابد, مثلاً ميتوان حاكمان را از طريق روزنامهها نقد كرد. بر اين اساس مفاهيمي چون قرارداد, نقد و نصب را ميتوانيم اجرا كنيم. مسلمانان ميتواند به راحتي شيوه و صورت دموكراتيك داشته باشند و يك مينيمم عدالتي را برقرار كنند.
وي با تصريح به اينكه عدالت دو بخش شيوهاي و محتوايي دارد, افزود: قانوني كه براساس آن حكومت ميشود, بايد عادلانه باشد. اينكه تنها قاضي عادل باشد كافي نيست.
وي با طرح اين سئوال كه آيا قوانين فقهي ميتوانند مبناي حكومت باشد؟ گفت: فقه ما بر مبناي عدل آن دوران است و براساس اين دوران بايد آن را طرحريزي كرد كه ميتوان اسم آن را اجتهاد گذاشت.
سروش با اشاره به ليبرال دموكراسي گفت: اين نوع دموكراسي فراتر از مينيمم دموكراسي است وپش از بحث شهروند بودن, رعيت بودن و … مطرح است. چالش با اين نوع دموكراسي بيش از چالش با مينيمم دموكراسي است.
سروش تصريح كرد: ما در حال حاضر بيش از هر چيز بايد به دنبال دموكراسي مينيمم باشيم. يعني بايد به دموكراسي كه به ما قدرت نقد, نصب و عزل ميدهد, بپردازيم. اينكه حاكمان ما بايد پاسخگو باشيد اينكه عدالت بايد در قوه قضائيه باشد, اينكه مفهوم قرارداد بايد جاي مفاهيم ديگري قرار گيرد. اگر ما به اين حد مينيمم دموكراسي برسيم كار بزرگي كردهايم.
وي با اشاره به اينكه مفهوم جائز الخطا بودن آدمي از شروط انديشه دموكراتيك و عدالت خواهانه است تاكيد كرد: اگر عدهاي احساس كنند از ديگران جدا هستند و بري از خطا, بسيار خطرناك است چون اين افراد نقد را نخواهند پذيرفت. اگر اين طرز تفكر در ميان حاكمان باشد نتيجه بسيار زشتي به بار خواهد آورد.
وي با بيان اينكه فلسفه قديم ما فلسفه تواضع آفريني نيست, افزود: گذشتگان ما اگر كمي فلسفه و حكمت ميخواندند ديگر حرف شنوي از كسي نداشتند و خود را واصل به يقين ميدانستند و خطاپذيري برايشان قابل فهم نبود. علوم جديد هر هنري را نداشته باشد اين حسن را دارد كه فروتني به انسان ميدهد و اين هنر بزرگي است. مقصودم از اين نكته آن است كه خصلت علم جديد بسيار به دموكراسي نزديك است اين لغزش و خطاپذير بودن آدمي آسان را متواضع و محتاج يكديگر ميكند.
سروش ادامه داد: هر چه علم جديد در جامعه ما بيشتر جايگاه يابد تفكر عيني دموكراتيك هم بيشتر جا باز خواهد. علمآموزي را دست كم نگيريد بدانيد كه با اين حركتها زمينه را براي دستيابي به فضاهاي دموكراتيكتر در جامعه فراهم ميكنيد. لذا حركت دانشجويي شما بسيار معنادار خواهد بود.
وي در پاسخ به سئوالي تاكيد كرد: اين جهان از بيخ و بن ناتراشيده است و در اين عالم نبايد به دنبال ايدهآل بود. در روي زمين همواره نظام خلافت, ديكتاتوري ديني يا ديكتاتوري غير ديني و بوده است ما در اين شرايط به داشتن نظام كم عيبتر با عبور از برخي از مشكلات ميانديشيم. نظامهاي غربي هم تازه 4-3 قرن است كه در حال نقد خود هستند و هنوز هم بينقص نيستند.
سروش با بيان اينكه اسلام چيزي نيست جزء تفاسيري كه از اسلام شده است, گفت: نظر به قرارداد در حكومت از تفاسير اسلام است و اعتقاد به آن نامشروع نيست.
وي در پاسخ به سئوالي در خصوص تفاوت مينيمم دموكراسي و ماكسيمم دموكراسي گفت: مينيمم دموكراسي چيز كوچكي نيست خود مفهوم گستردهاي است اما در مقايسه با ماكسيمم دموكراسي ما از آن به عنوان مينيمم ياد ميكنيم
پايان پيام
کدخبر 122484
http://www.ilna.ir/shownews.asp?code=122484&code1=1
|