در پاسخ به تهمت پراکنی سایت خبرنگاران جوان . (مقاله ای از علی افشاری)
• دسته: درباره سروشاستقبال از مجموعه مقالات دکتر سروش دباغ پیرامون نسبت اخلاق و حجاب ، عمله های استبداد دینی را سخت خشمگین کرده است. میدان داران جهل و جنون و شیفتگان تاریک اندیشی بمانند مشی همیشگی ، می خواهند عجز در میدان استدلال و برهان را با ترور شخصیت و لجن پراکنی جبران کنند. این کج اندیشان در گمانی باطل می پندارند با تهمت پراکنی می توانند از طرح انیدشه های جدید در معرفت دینی جلوگبری کنند. سروش دباغ در ادامه تحقیقات نو اندیشان دینی به خوبی بسط داده است که حجاب مصطلح کنونی ذاتی دین اسلام نیست و مسئله ای است که در چارچوب مقتضیات زمان و متناسب با خصوصیات فرهنگی جوامع اسلامی طرح و گسترش یافته است. پسامد ها ونتایج این دیدگاه فقط در محدوده حجاب زنان باقی نمی ماند بلکه نگاه جزمی و متحجرانه با احکام و باور های اسلامی و فرا تاریخی بودن همه ابعاد دین را متزلزل می سازد. طبیعی است کسانی که بنای قدرت نا مشروع شان بر مقدس بودن و تغییر ناپذیری نظرات فقهای شیعه و از جمله نظریه ولایت فقیه است ، از نگاه پویا به معرفت دینی احساس خطر کنند. حجاب اجباری که نسبتی با اصل اسلام و شیعه راستین ندارد در اصل ابزار تحکیم قدرت فقهای ولایت مدار است. زنان ایرانی گروگان گرفته شده اند تا عدم مقبولیت نظام ولایت فقیه در منظر عام از پرده بیرون نیفتد و مانور داده شود که خیل زیاد زنان محجب دلیلی بر پذیرش اسلام فقاهتی و در نتیجه مردمی بودن فقیه صاحب ولایت است! در واقع حجاب شرعی وسیله ای می شود تا بی حجابی قدرت خودکامه و غیر مردم سالار آشکار نگردد!ریشه اصلی کینه و نفرت حامیان ولایت فرعون و مدافعان حکمرانی مطلقه خامنه ای از دکتر سروش اهتمام وی در معرفی بینش جدیدی از دین است که با مقتضیات زمان و روح انسانیت سازگار است و روایت نزدیک تری به حقیقت دین را متجلی می سازد. سروش دباغ نیز مقیم راهی است که پدر وی به عنوان معمار روشنفکری دینی گشود. حال که تخریب های مفصل از تریبون های عمومی و اذیت و آزار خانواده و محروم کردن از تدریس و تالیف به جایی نرسیده است ، مدتی است که به طرح اتهامات کثیف و انتساب های مبتذل پرداخته اند. سایت خبرنگاران جوان که از دروغ پرداز ترین و متوهم ترین رسانه های حکومتی است در مطلبی مخدوش مدعی شده است که دلیل پرداختن سروش دباغ به مقوله حجاب و اثبات عدم قبح اخلاقی بی حجابی ، ازدواج تشکیلاتی دکتر عبدالکریم سروش و فریبا داوودی مهاجر بوده است! این ادعای کذب قبلا در حلقه های امنیتی و محافل برخی از اصول گرایان و همچنین وبلاگ های ناشناس پخش شده بود.در میان رطب و یابس هایی که تا کنون تریبون های مدعی پیروی از فرامین خامنه ای بر علیه دکتر سروش بافته اند ، این سخن بی پایه و سخیف تحفه ای است که فقط با عقل ناقص و پریشان این جماعت همراه با سقوط اخلاقی بی حد و مرز ، می توان بین مباحث نظری و اکاذیب فوق نسبت برقرار کرد! از زاویه ای دیگر طرح این مسائل تاسف برانگیز با استفاده از رانت قضایی و آسودگی خاطر که مواخده و مجازاتی برای دروغ گویی های بی شرمانه در کار نیست ، نشان می دهد که نیرو های تحت امر رهبری تا چه قدر در پرتگاه انحطاط اخلاقی و بی دینی سقوط کرده اند. همچنین نظرات و انگیزه های آنان را نشان می دهد که با قیاس به نفس ، دیگران را مشابه خود تصویر می کنند!این تهمت کثیف مصداق بارز سخن سروش دباغ در مورد “مباهته” و تئوریزه کردن بی اخلاقی در وادی بحث های نظری و سیاسی است.” مطابق با این بابِ فقهی، اگر مردم به دور کسی جمع شوند که محبوبیت و نفوذ زیادی دارد و در عین حال خلاف اسلام سخن می گوید و نمی توان مردم را از اطراف او پراکنده کرد، می توان به او « بهتان» و «تهمت » زد و شخصیت او را تخریب کرد و از این طریق با او در پیچید و از نفوذ و تأثیرش کاست…”حال طرح این نسبت های کذب با این هدف صورت می گیرد که از نفوذ و تاثیر کلام های نگاه های جدید به مقولات دینی و باور های مذهبی کاست. ولی زهی خیال باطل این تخریب ها نمی تواند در حقانیت نظرات مطرح شده تاثیری بگذارد. آنطور که شنیده ام مقالات سروش دباغ در مورد حجاب بازتاب خوبی در داخل کشور و محیط های مذهبی داشته است. در برخی مدارس مذهبی تهران در بین دانش اموزان مورد بحث قرار گرفته است. از قرار معلوم دستگاه امنیتی چالش پیرامون جایگاه حجاب در اسلام و تحول در ویژگی های زنان مذهبی در عصر حاضر را پروژه ای امنیتی می پندارد. از اینرو با ابزار تخریب و ترور شخصیت و در عین حال استفاده از نظرات مدافع نگاه سنتی به حجاب می کوشد تا جلوی دیدگاه های تازه را بگیرد.تاریخ تحولات مذهب پیشاپیش محکومیت این تلاش ها را بشارت می دهد . جزم ها و نگاه های عصری به دین در گذر تحولات تغییر یافته اند و سخنی که با روح هر عصر ، تعبیر مسلط از عدالت و انسانیت ، رسالت مذهب و غایت دین سنخیت بیشتری داشته ،جایگزین گفتمان ها ونگرش های قبلی شده است.
عصبانیت از فعالیت های آزادی خواهانه خانم داوودی نیز دلیل دیگری است که این جماعت بی حیا هر از چند گاهی وی را مورد حمله قرار می دهند. اما این تهمت پراکنی های زشت در نهایت برگی دیگر بر رسوایی های پایان ناپذیر حاکمیت و حامیان خامنه ای خواهد افزود.
