شناخت جهان و انسان مقدمه شناخت خدا: پرسش و پاسخ؛ قسمت چهارم

• دسته: سخنرانى‌ها

همراهان مدرسه مولانا جلال الدین

 

فایل جلسه چهارم از «شناخت جهان و انسان مقدمه شناخت خدا: پرسش و پاسخ» که در سپتامبر سال جاری در کالیفرنیا ضبط شده در کانال یوتیوب مدرسه مولانا سوار شده است. لطفا کانال یوتیوب مدرسه مولانا را سابسکرایب کنید تا فایل این جلسه و جلسه های دیگر موجود در مدرسه مولانا را بیابید. شیوه سابسکرایب کردن در یوتیوب آمده است.

هم چنین فایل صوتی این جلسه در ساوند کلاود مدرسه مولانا بارگذاری شده است. با دنبال کردن مدرسه مولانا در ساوند کلاود می توانید از فایل صوتی مربوطه بهره مند شوید. تمام فایل های صوتی موجود در ساوند کلاود مدرسه مولانا قابلیت دانلود شدن هم دارند. در زیر هر فایل کلید دانلود قرار گرفته است که امکان دانلود فایل را فراهم می کند.

برای رفاه حال همراهان مدرسه مولانا در ایران، فایل صوتی این جلسه و باقی جلسات موجود در مدرسه مولانا در گوگل درایو و دراپ باکس قرار می گیرد تا براحتی دانلود و استفاده شود. لطفا برای دانلود فایل این جلسه به لینک های زیر مراجعه کنید:

Google Drive-School of Rumi

Dropbox-School of Rumi

در کانال یوتیوب مدرسه مولانا و ساوند کلاود قسمتی برای هدایا و عطایا (Donation) در نظر گرفته شده است. دوستانی که مایلند به مدرسه مولانا کمک کنند می توانند در لینک زیر جزئیات مربوطه را پیدا کنند. از تمام دوستانی که تا کنون زحمت کشیدند و مبالغی برای مدرسه مولانا ارسال کرده اند بی نهایت سپاسگزاریم. بی شک تلاش خواهیم کرد در هر چه بهتر کردن کیفیت کار بکوشیم.

Donation Link/لینک هدایا و عطایا

PayPal account: schoolofrumi@gmail.com

صفحه فیس بوک مدرسه مولانا علاوه بر فایل های صوتی و تصویری، اخبار مربوط به سخنرانی های این مدرسه را به اطلاع علاقمندان می رساند. با لایک کردن این صفحه در فیس بوک می توانید فایل های صوتی و تصویری را دانلود کنید و از اخبار این مدرسه آگاه شوید. صفحه اینستاگرام و توییتر مدرسه مولانا نیز فعال شده است. با دنبال کردن ما می توانید از آخرین مطالب صفحه بهره مند شوید و سخنرانی های کوتاه شده را گوش دهید. همچنین صفحه تلگرام مدرسه مولانا فعال شده است، ما را دنبال کنید.

لینک  فیس بوک مدرسه مولانا

لینک  اینستاگرام مدرسه مولانا

لینک  توییتر مدرسه مولانا

لینک  تلگرام مدرسه مولانا

لینک  فیس بوک رسمی عبدالکریم سروش

 

اوقات خوش

حسین دباغ

لطفا پیشنهادات و انتقادات خود را به آدرس ایمیل زیر بفرستید.

schoolofrumi@gmail.com

Share

5 دیدگاه »

    با تشکر از روشنگریهای شما٬ بخصوص در این سه چهار سخنرانی اخیر که بنظرم
    تا کنون یکی از مفیدترین و عمیقترین بحثهای شما بوده است.

    غرض از طرح سؤالهای ذیل٬ رد وجود خدا نیست. بلکه به نوعی ممکن است برای
    اذهانی که با مفاهیم واقعی و اعتباری آشنا میشوند٬ این سؤالها نیز مطرح شوند.

    چرا وقتی که بحث اعتباریات مطرح میشود٬ آن (اعتباریات) را حاصل مفهوم سازی
    و معنا سازی ذهن ِ (انسان وار) بحساب میآوریم؛ اما
    [[ (مطرح شدن ِ) مقوله ی «خدا» و یا «عدم وجود خدا» را ]]٬ حاصل و ساخته ی
    مفهوم سازی و تلقی ِ ذهن ِ انسان وار٬ محسوب نمیکنیم؟

    منظورم از پاراگراف فوق اینست که:
    چرا با یک ذهنیت ِ غیر ِ مفهوم ساز و غیر ِ انسان وار٬ یعنی نگرش ِ عاری از
    ذهنیت ِ «با خدا» و همچنین نگرش ِ عاری از ذهنیت ِ «بی خدا»٬ با جهان ارتباط
    نداشته باشیم؟

    به عبارت دیگر٬ آیا پدیده یا مفهوم ِ «خدا»٬ فقط از طریق ِ نگرش ِ (ذهن ِ) انسان وار٬
    به افکار آدمی خطور نکرده است؟ ذهنی که بدلیل مفهوم سازی٬ مجبور است به همه
    چیز از کانال رابطه ی علت و معلولی٬ که منتج از یک ذهن معنا ساز است٬ بنگرد.

    بطور تلویحی این نکته از درون سؤالات مذکور استخراج میشود که شما مفهوم سازی٬
    واقعیات٬ اعتباریات و زیرمجموعه ی آن ‌یعنی مالکیت و… را٬ با
    [[ پیش فرض ِ «وجود خدا» ]] تعریف و مورد تجزیه تحلیل قرار داده اید.

    آیا بدون «هیچ پیش فرضی» نمیتوان حقایق هستی را دریافت؟

    آیا اینکه میگوییم: «خدا وجود دارد» و یا «خدا وجود ندارد» یک
    «نگرش ِ اعتباری» به هستی نیست؟

    چرا نمیتوان پذیرفت که پیامبر اسلام قرآن را با رعایت مصلحت مردمان بیان کرده ‘ چطورمیتوان پذیرفت که دروغ مصلحتی و تقیه را فقهای اسلامی از قرآن استخراج کرده‌اند و آن را روا میدانند ولی مؤسس این مکتب با آن شرایط دشوار و مردمان جاهل از توسل جستن به این حربه در مقابل جاهلان و گردنکشان پرهیز کرده’ من واقعا تعجب میکنم از کسانی که میخواهند از خود قرآن استدلال در رد این نظریه بیاورند ‘ پیامبر اسلام که نمیتوانسته خودش مصلحتی بودن بسیاری از اضهارات خود را مصلحتی بنامد مگر پیامبر اسلام میتوانسته به قوم جاهل خود بگوید ”ای مردم ” از آنجا که شما سخت جاهلید و شعور رعایت حقوق یکدیگر را ندارید من مجبورم شما را با ترساندن از آتش جهنم و وعده بهشت به رعایت حقوق یکدیگر فرا بخوانم ”کما اینکه در صورت رعایت حقوق انسانها وعده بهشتی که در آخرت به شما دادم در همین دنیا محقق خواهد شد
    از دوستانی که در این سایت فعال هستند خواهشمندم نظر خود را در این مورد بیان بفرمایند
    با سپاس از آقای سروش و تمام دست اندرکاران این سایت شریف

    سلام، [طرح پرسش ها فقط جنبه ی فلسفی دارند و ربطی به عقاید شخصی ندارند] آیا ممکن است پیامبر در تفسیر و تعبیر تجربه ی دینی اش، خطا (ی غیر عمد) کرده باشد(پرسشی برون دینی)؟ عموم مردم تا پیش از ارائه ی مدل خورشید مرکزی، خورشید را در حال گردش به دور زمین می دیدند. آنان ادراک perception بصریِ خود را خطا تفسیر یا تعبیر می کردند. نکته این جاست که ادراک، خطا نمی کند، این حکم ادراکی perceptual judgment است که ممکن است خطا باشد. [مقایسه کنید با این سخن ابن عربی که می گوید ابراهیم خواب خود را درست تعبیر نکرد] این که چوبِ راست در آب خمبده “به نظر می رسد” نمی تواند خطا باشد؛ به راستی این چوب، خمیده به نظر می رسد. اما این حکم که “چوب خمیده است” خطاست؛ چوب خمیده نیست، بلکه خمیده به نظر می رسد. آیا آن چه در نگاه نخست prima facie ادراک می شود، می تواند لزوماً محتوایی صادق برای حکم ادراکی فراهم کند. در هنگام غروب، در نگاه نخست، خورشید در آنسوی دریا پایین می رود. آیا این حکم ادراکی صادق است که “خورشید پایین می رود”؟ زمانی بود که این حکم ادراکی را نه فقط صادق که بدیهی می انگاشتند. اما امروز می دانیم که چنین حکمی خطاست. پیامبر تجربه ای را از سر می گذراند؛ آیا لزوماً تفسیر یا تعبیری که در نگاه نخست از تجربه ی خویش می کند، صادق است؟ [پاسخ منفی مستلزم نفی صداقت پیامبر نیست …]
    ظاهرا ایشان ابتدا در تفسیر خود از تجربه اش، تردید دارد؛ نکند اجنه باشند… مسأله را با همسر خود در میان می گذارد. خدیجه به پیامبر اطمینان می دهد که تردیدی به دل راه ندهد و از ایشان می خواهد تا با ورقه ابن نوفل هم تجربه ی خود را در میان بگذارد. چنین می کنند و ورقه هم بر تفسیر (در نگاه نخستِ) پیامبر صحه می گذارد. [فرض می کنیم این حکایت راست باشد؛ هرچند راست نبودن آن، تأثیری بر اصل پرسش ندارد]. این پرسش از منظری مؤمنانه و با فرض صداقت و خلوص نیت پیامبر طرح می شود و فرض را بر این می گذارد که پیامبر حقیقت را فدای مصلحت نمی کند…

    سلام بر دکتر سروش و همت و غیرت او که به باور من مصلح الدین است و من او را سعدی د وم نامیده ام
    ———-
    و اما

    با تو جه به سخنان اخیر دکتر سروش عزیز پیرامون شناخت انسان ,, جهان,و خدا ,,که البته همه و همه درپروسه درون دینی و تی بیرون دینی به ان پرداخته شده است ,,و دریچه ای به جهان روشنایی را برای هر تشنه کا می و سالک در راهی می گشاید و جای تامل فراوان دارد از ان جهت که باب معرفت تازه ای به روی این همه تل انبارهای ذهنی باز می کند و از دریچه انسان عریان بدون هیچ پیش ساخته ای کما بیش به مفاهیم کلاسیک ,,این سه مقوله نظر جامع افکنده شده ,,اما یک سوال برای من همیشه در هر سخن رانی و حتی نوشته های دکتر مطرح است که ایشان در بازبینی و احیای فکر دینی در اسلام ,,
    که کوشش فراوان کرده است و جایگاه انسان را در هویت های چند گانه مورد نقد و آنالیز قرار داده اند و از همه منتقدان و مروجان فرهنگ نقد به ویژه در سیر و سلوک عرفان از غزالی تا ابن رشد و ملا صدرا و سهروردی و مو لانا و حافظ و سعدی و بسیار دیگر در ادب و فلسفه نقد در کل جهان به نیکی یاد کرده اند و جایگاه آنها را در ادبیات انسانی به خوبی نشان داده اند ,,چرا در تاریخ معاصر هیچ کجا نا می و یادی و حتی نقدی بر عارف گرانقدری چون جیدو کریشنا مورتی نکرده اند ؟؟!!
    در حالی که ان بزرگوار به اندازه توان خویش روی مقوله انسان نیستانی به قول مو لا نا بسیار زحمت کشید و به باور من حقی بزرگ به گردن این نسل و همه انسانها دارد ,و کتابها و نوشته هایش همه قا بل تامل است و به قول مو لا نا ,, تر و تازه است کنایه از ا ن غزل که
    دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
    ………
    که ایشان هم در این تازگی و شادابی کلام همواره در بیرون ظرف زمان و مکان به مقوله انسان و جهان پرداخته است هم از دریچه روان شناسی و هم در مفاهیم سور رئالیستی و هم حتی از زوایای فلسفی و دینی ,,لطفا این سوال را با جناب دکتر سروش مطرح کنید که چه مصلحتی است که از این عارف که البته پای بند به هیچ دینی و علمی و فلسفه ای و گذشته ای و آینده ای نیست و جوهر اندیشه و اخلاصش به پیر بلخ بسیار نزدیک است از او یادی نمی کند ,,

    با سلام :
    در پاسخ دوستمان که مایل به مشارکت در بحث شده بودند و سوال ایشان ” چرا نمیتوان پذیرفت که پیامبر اسلام…..” باید گفت: چون دلیلی در این رابطه در دست نیست ! و اتفاقا تمام شواهد بر خلاف این تصور دلالت می کند….حتما شنیده اید که ” اجتهاد مخالف نص باطل است ” ظواهر غالب بر آیات و روایات حکایت از واقعی بودن امر معاد و مادی بودن بهشت و جهنم دارد ، پیامبر نیزبارها اوصاف بهشت را بیان فرموده و سخن ازنزول جبرئیل و “سخن گفتن” با او داشته که کم و بیش به همین صورت هم از سوی مومنین پذیرفته شده است. کم و بیش آن از این روست که میتوان گفت توصیفات قرآنی از بهشت و جهنم و صحنه قیامت مثالین یا حتی نمادین است و عینا آن اوصاف قرار نیست دقیقا به همان شکل پیاده شود (مثلا: “حوریان بهشتی در خیمه ها منتظر مومناند” الزاما قرار نیست خیمه ای برپا شده باشد و …اینها از باب تمثیل است و در خور طبع وفهم عرب آن زمان) اما این توصیفات که میتواند مثالین یا نمادین باشد، هرگز دروغین نیست ! چه اگر همه آن مسائل را حمل بر مجاز کنیم آنوقت صحت آن زیر سوال رفته و دروغین معنی خواهد داد. حال با این اوصاف اگر کسی ادعای دیگری دارد بر اوست که مدعای خود را که خلاف مشهور است ثابت کند.
    این درست که سطح فهم مردم آن زمان از امروزه کمتر بوده اما این نه به آن معناست که همه ایشان احمق بوده اند! تا آن حد که معنای ” بقای نام نیک و بد افراد در گذر زمان” و یا ” بهبود امور جامعه در صورت بهبود عملکرد اعضای آن” را نمی فهمیده اند لذا پیامبر مجبور شده معاد مجازی (=ساختگی) را پیش بکشد …..
    پیامبر گرامی اسلام با علم به این امور، بارها و بارها بر جسمانی بودن اصل معاد و وجود خارجی (نه مادی) داشتن جبرئیل {جدای از ذهن و خیال و تصور و رویا و خواب و مکاشفه و …. } تاکید داشته اند و حال اگر کسی (من، شما، حضرت استاد، دیگران…) نظر یا برداشت دیگری دارد بر اوست که آنرا ثابت – نه صرفا بیان!! – کند.
    موفق باشید.