عبدالکریم سروش؛ جامعه بسته ایران و دوستدارانش

• دسته: آرشیو اخبار و گزارشها٬ درباره سروش

عبدالکریم سروش، متفکر ایرانی شامگاه پنج شنبه پانزدهم مارس (بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۰) میهمان بنیاد کارل پوپر در دانشگاه محل تدریس این فیلسوف خردگرا و نویسنده کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» بود.

این سخنرانی در همسایگی کالجی که سروش خود زمانی در آن فلسفه علم خوانده بود درباره پوپر و جایگاهش در میان ایرانیان، برای دانشجویان و حضار عموما غیر ایرانی انجام شد.

موضوع سخنرانی آقای سروش «عقلگرایی انتقادی و اصلاحات مذهبی و سیاسی در ایران» بود و محل سخنرانی (دانشگاه ال اس ای) مدرسه علوم اقتصادی لندن.

آقای سروش سخنرانی خود را با شرح کوتاهی از وضعیت آموزش فلسفه در ایران آغاز کرد و سپس درباره اهمیت کارل پوپر در فضای اجتماعی و آکادمیک ایران گفت.

«برای جامعه ای که می خواهد با تعصب حرف بزند و فقط یک قرائت رسمی و قطعی از پدیده ها ارائه کند، پوپر می تواند خیلی خطرناک باشد چون عنصر شک را وارد می کند.»

کارل پوپر انگلیسی – اتریشی یکی از بزرگترین فیلسوفان علم در قرن بیستم محسوب می شود.

کوشش‌های او در رد روش علمی طرفداران کلاسیک علم که مشاهده و استنباط است به روش ابطال‌پذیری تجربی رسید.

بر اساس دیدگاه های او تئوری خوب علمی، تئوری و نظریه ای است که قابل ابطال باشد. همانطور که از نظر او دولت خوب دولتی است که قابل برچیدن باشد.

دفاع دلیرانه پوپر از لیبرالیسم و لیبرال دموکراسی که به نظر او امکان ظهور جامعه باز را فراهم می کند، از او نه در موطن و زادگاهش بلکه در میان دانشجویان علوم انسانی و اهل فکر ایران و حتی آنچنان که آقای سروش می گوید طلاب حوزه های علمیه قم، فیلسوفی مشهور ساخته است.

لیبرالیسم پوپر آنچنان که عبدالکریم سروش شرح می دهد به معنای مکتب حقوق‌مداری (در مقابل تکلیف‌مداری) است.

کتاب «جامعه باز و دشمان آن» اثر کارل پوپر سال ها پیش توسط عزت الله فولادوند در ایران ترجمه و توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است

آقای سروش برای مخاطبان غیر ایرانی خود توضیح داد که پس از پایان تحصیلاتش در بریتانیا و بازگشت به ایران بیش از سه دهه پیش در ماه های نخست انقلاب، کتاب چندانی از پوپر در ایران ترجمه نشده بود. «کتاب فقر تاریخی گری ترجمه شده بود و به رغم توانایی مترجم، ترجمه خوبی نداشت و گمراه کننده بود. توصیه من به دانشجویان این بود که نسخه انگلیسی کتاب را بخوانند.»

بعد از انقلاب اما ترجمه کتاب های پوپر در ایران رونق گرفت چنانکه آقای سروش هم برای حضار توضیح داد اکثر آثار او هم اینک در ایران به فارسی برگردانده شده است.

«کارل پوپر در ایران آنچنان محبوب است که بسیاری از فرهیختگان برخی از اصطلاحات او را در گفت و گو های سیاسی و اجتماعی و در مطبوعات روشنفکرانه به کار می گیرند بدون اینکه لزوما از هویت ناقل آن اطلاع داشته باشند.»

به گفته آقای سروش، آشنایی طلاب حوزه های علمیه با زبان انگلیسی هم در نفوذ این فیلسوف در قم تاثیرگذار بوده است.

از گفته های جالب عبدالکریم سروش در این سخنرانی که هم برای ایرانی های حاضر تازه بود و هم تعجب برخی از دیگر حضار را برانگیخت، ذکر این نکته بود که محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران در اوایل دوره ریاست جمهوری اش خواندن کتاب «درس های این قرن» از آثار پوپر را به اعضای کابینه اش توصیه کرده بود.

آقای سروش چند سال پیش به یک نشریه ایرانی درباره این «کتاب جامعه باز و دشمنان» آن از مشهورترین آثار پوپر گفته بود: «این کتاب اگر مطرح شد به خاطر آن بود که حکایت‌گر یک درد بود. مساله پوپر در این کتاب این بود که چگونه ایدئولوژی‌هایی که وعده محقق کردن بهشت بر روی زمین را می‌دهند به تحقق جهنم بر روی زمین می‌انجامند و با استدلال‌های تاریخی و سیاسی چگونگی این امر را توضیح داده بود. همین‌جاست که او می‌گوید در سیاست و در طبابت هر کس وعده زیاد بدهد، شارلاتان است.»

آقای سروش می گوید که پوپر در میان ایرانیان بیش از بریتانیا محبوبیت دارد و در عین حال به دلیل تاثیرات عمیقی که آثارش در جامعه بسته ایرانی می گذارد، در میان گروه هایی از جمله حاکمان این کشور، منفورتر از بریتانیا است.

او دشمنان پوپر در ایران را مارکسیست ها، افراطیون مذهبی و آنها که «هایدگریست فروشان» می خواند، می داند که برخی از اینها در نهادهای کلان آموزشی و فرهنگی ایران سمت دارند.

آقای سروش می گوید که اینها پوپر را به دلیل حمایتش از جامعه باز دشمن خود می دانند.

عبدالکریم سروش زمانی در یک گفت و گو درباره پوپر نویسنده کتاب جامعه باز و دشمنان آن گفته بود: «دیدگاه‌های پوپر در باب دموکراسی و انتظارات از آن، امروز در ایران برای همه شناخته شده و روشن است. اینکه در دموکراسی، مهم چگونه به کرسی نشاندن یک حاکم نیست، بلکه چگونه آسان به پایین کشیدن حاکم است، سخن پوپر است و من بعدها این جمله او را چنین بیان کردم که دموکراسی، شیوه نصب و نقد و عزل حاکمان است.»

عبدالکریم سروش در سال های جوانی در بریتانیا با افکار و دیدگاه های کارل پوپر آشنا شد. او چند سال پیش این آشنایی را چنین روایت کرده بود:

کارل پوپر فیلسوف خردگرای بریتانیایی – اتریشی است. تئوری ابطال پذیری از مشهورترین نظریات اوست

«من در سفر به انگلستان و تحصیل در رشته فلسفه علم، به دنبال یک کتاب فلسفی می‌گشتم که برای تقویت زبان بخوانم و در عین حال با فلسفه مغرب‌زمین هم آشنا شوم. از حسن اتفاق کتاب بسیار خوب جان پاسمور، به نام صد سال فلسفه را پیدا و مطالعه کردم . . . در این کتاب بود که با پوپر آشنا شدم. پوپر، صفحات چندانی از کتاب را به خود اختصاص نداده بود، اما به هر حال من برای اولین بار با سراندیشه‌های او از جمله ایده‌ ابطال‌پذیری آشنا شدم . . . وقتی هم که برای مصاحبه به دپارتمان فلسفه علم کالج چلسی رفتم، رئیس دپارتمان، به من گفت که آیا چیزی از فلسفه علم شنیده‌ای و می‌دانی؟ آن اطلاعات به کار من آمد. من نام پوپر را بردم و همین اندیشه ابطال‌پذیری او را که در آن زمان به صورت خام و سربسته می‌فهمیدم، بازگو کردم. اما بعدا که در آن رشته ثبت‌نام کردم و دانشجو شدم، یکی از فیلسوفانی که بسیار از او سخن می‌رفت کارل پوپر بود و جالب آنکه کمی پیش از آن پوپر در مدرسه‌ای واقع در چند خیابان آن طرف‌تر از کالج ما یعنی مدرسه اقتصادی لندن تدریس می‌کرد. البته وقتی که من به انگلستان رفتم کارل پوپر بازنشسته شده بود و تدریسی برعهده نداشت و در شهرکی بیرون از لندن زندگی می‌کرد.»

به گفته سروش «پوپر برای انقلاب کردن نسخه نمی پیچید و می گوید “انقلاب برنامه ریزی نمی شود” بلکه بر اثر رفتار حکومت ها “اتفاق می افتد” لذا حکومت ها را برای رخ دادن انقاب باید سرزنش کرد و نه مردم را. «پوپر می گوید وقتی باران می آید چتر باز کنید؛ بهتر است مشکل خود را حل کنیم تا کل مشکلات عالم را.»

به گفته عبدالکریم سروش، محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، خواندن کتاب درس های این قرن را به اعضای کابینه اش توصیه کرده بود

پوپر در زمان دانشجویی آقای سروش در بریتانیا به صورت بسیار جدی در این کشور مطرح و در مجلات فلسفی آرای او به طور وسیع منتشر می‌شد.

«من بسیاری از آن مجلات را هنوز دارم . . . دو نکته در فلسفه سیاسی پوپر برای من مهم بوده و هست. یکی آنکه چگونه باید حکومت کرد مهم است نه اینکه چه کسی حاکم باشد که سئوال افلاطون است و دیگری اینکه وقتی باران می‌بارد ما چتر بر می‌داریم نه اینکه به دنبال برهم زدن نظام تکوین ابر و باران باشیم. در این دو نکته یک دنیا معنا و مفهوم است. اما تاثیر بزرگ او همان بود که فلسفه‌بافی چقدر آسان و بی‌ارزش است و سخن دقیق زدن تا چه اندازه سخت. از آن پس بود که حرف‌های مبهم و بی‌سروته از چشم من افتاد.»

دکتر عبدالکریم سروش را می توان مناقشه برانگیزترین روشنفکر دینی و یکی از تاثیرگذارترین متالهان شیعی نزدیک به سه دهه اخیر ایران دانست. شاید به علت سابقه زندگی آقای سروش در لندن، که به واسطه درس و مطالعه دوره دانشجویی بود، این شهر را بتوان پس از زادگاهش در ایران، خانه دیگر او دانست.

گرچه محل تحصیل آقای سروش از محل تدریس پوپر چندان فاصله ای نداشت اما او هرگز موفق به دیدار پوپر و حتی حضور در سخنرانی او هم نشد چرا که او دیگر به دانشگاه نمی آمد و در اواخر عمر جایی نزدیک به لندن زندگی می کرد.

با این همه سروش به عنوان میراث دار ایرانی پوپر، وقتی پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت معرف رشته فلسفه علم به دانشگاه های ایران شد. «وقتی من در سال ۱۳۵۲ به انگلستان می آمدم، نامی از رشته فلسفه علم نبود اما در سال ۱۳۶۰ که به ایران بازگشتم و با فرمان آیت الله خمینی عضوی از ستاد انقلاب فرهنگی برای بازگشایی دانشگاه ها شدم (دانشگاه های ایران در جریان انقلاب فرهنگی پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تعطیل شد) رشته فلسفه علم را برای اولین بار در برنامه درسی رشته های فلسفی گنجاندم.»

آقای سروش پس از آنکه در اواخر دهه هفتاد خورشیدی گروه های افراطی و لباس شخصی چندین بار در جریان سخنرانی های او در ایران اخلال ایجاد کردند، از ایران رفته و تاکنون بیشتر وقت خود را به تدریس در دانشگاه های خارج از ایران گذرانده است.

مجله کیان و فصل نامه مدرسه و انتشارات صراط ناشر آثار او در ایران همه از یادگاران اوست که در این سال ها توقیف و برچیده شده است.

Share

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.