مسعود رضایی در گفتگو با مهر: آقای سروش همانطور که عیار دموکراسی در ایران را 24 ساعته زیر نظر دارد، در نقد سیاست انگلیس و آمریکا هم بی تفاوت نباشد

• دسته: آرشیو اخبار و گزارشها
از آقای سروش انتظار می رود همانطور که عیار دموکراسی را 24 ساعته در مورد ایران زیر نظر دارد، در نقد سیاست و حکومت انگلیس و آمریکا و قدرت های بزرگ هم سخن بگوید و بی تفاوت نباشد، درمورد تناقض ادعا وعمل غرب در حقوق بشرو دموکراسی سخن بگوید.
 مسعود رضایی، صاحبنظر و پژوهشگر ” دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران” در گفتگو با خبرنگار سیاسی ” مهر” در خصوص اظهارات بی سابقه دکتر عبدالکریم سروش در خصوص مقدسات مکتب اهل بیت(ع)  گفت :  برای اینکه افکار سروش در بحث اخیر پی ببریم باید به لایه های درونی و سابقه افکار و تئوری های ایشان توجه کنیم. آقای سروش بحث ” تشیع غالی” در نقد تفکر شیعی را مطرح می کند ، اما باید این سئوال را مطرح کرد که اصولا دیدگاه ایشان در خصوص اصل دین و نبوت چیست.

 


نقد و نفی سروش نباید مانع از پرداختن به مساله خرافات زدایی از اجتماع باشد، قطعا خرافات آفت و آسیبی بزرگ برای هرجامعه و ملت است و سخنان اخیر سروش باید تلنگری باشد برای خرافه زدایی، اما متاسفانه  با توجه به شواهد و قرائن باید گفت ، آن چیزی که ایشان دنبال می کند، یک بحث علمی و آکادمیک نیست، بلکه مستمسکی است برای پیش بردن یک جریان سیاسی آنهم به قیمت قربانی کردن و جسارت در مبانی اعتقادی و ارزشی نشیع.

 

این صاحبنظر امور سیاسی-تاریخی گفت :  آنچه که در بررسی آرای سروش به ذهن می آید این است که ما چیزی به طور خاص و چارچوب بندی شده و مدون و مشخص با عنوان ” اسلام” پیدا نمی کنیم ، ” تعریفی که سروش از “دین” عنوان می کند، کاملا در قالب تجربه های شخصی است و دیندار از نظر سروش کسی است که ” تجربه شخصی دینی” داشته باشد ، دین در گفتمان سروش، تبدیل به یکسری “تصورات انتزاعی -شخصی” تبدیل می شود.

رضایی با اشاره به سابقه بیان چنین سخنانی از سوی سروش گفت: دکتر سروش این تعبیر غلط و انحرافی را حتی در مورد شخص ” رسول اکرم(ص)” هم بکار برده است، در مقدمه مقاله معروف ” بسط تجربه نبوی” سروش قریب همین مضمون را  می گوید و می نویسد که حضرت محمد(ص) در آن شبی که در غار حراء بود؛ چنین “پنداشت” که گویی فرشته ای بر او نازل شده و آیاتی را قرائت می کند.  لفظ ” گویی” در جایی به کار برده می شود که به تصورات و اوهام افراد مربوط می شود.سروش مدعی می شود که پیامبری حضرت محمد(ص) مشحون از شرایط خاص جزیره العرب است و حتی پا را از این فراتر نهاده و می گوید: وحی ثابت است و هر پیامبر با توجه به شرایط زمان و مکانی و شخصیتی خود، “تجربه ای ” از این وحی دارد!

وی  نتیجه گرفت: بنابراین سخنان اخیر سروش در خصوص امامت و ولایت  -در مقایسه با سخنان قبلی اش در خصوص نبوت- از این نظر چندان عجیب نیست؛ واقعیت این است که آقای سروش دارای تشابهات فکری قابل توجهی با برخی روشنفکران نوگرای اهل سنت است که انها هم شبهاتی را در مورد نبوت بیان می کنند.

رضایی با تاکید بر ترجمه ای بودن ایده پردازی های سروش گفت: افکار سروش در حقیقت ترجمان و برگرفته از “کلام جدید مسیحی” است که بعد از رنسانس به صورت گفتمان غرب درآمد ، بر اساس این تفکر ، دین باید به حاشیه برود و از صحنه اجتماع کنار رود.

این صاحبنظر امور تئوریک خاطرنشان کرد: ” مکتب اهل بیت(ع) مجموعه ای از اعتقاداات و آموزه ها است که باعث شده ملت ایران در طول تاریخ ، مقاوم و پایدار باشد و پیروی از امامت باعث شده است ملت ایران در رفتارهای اجتماعی و سیاسی اش، به عنوان ملتی نمونه و جاودانی مطرح باشد، تخریب آموزه های شیعی و تلاش در جهت جایگزین کردن تفکرات غربی به جای آنها مقاومت ملی ما را در برابر بیگانگان تنزل خواهد داد.

 


از آقای سروش انتظار می رود همانطور که عیار دموکراسی را 24 ساعته در مورد ایران زیر نظر دارد، در نقد سیاست و حکومت انگلیس و آمریکا و قدرت های بزرگ هم سخن بگوید و بی تفاوت نباشد، در مورد تناقض ادعا و عمل غرب در حقوق بشر و دموکراسی سخن بگوید.
مسعود رضایی:

 

وی در توضیح چرایی سخنان جنجالی دکتر سروش گفت : البته این عادت و رویه دکتر سروش است که بعد از هرواقعه مهمی که در کشور صورت می گیرد، بحث های خاص و جهت داری را مطرح می کند تا هم خودی نشان بدهد و هم به مجموعه هوادارانش خط بدهد،  مثلا بعد از  دوم خرداد 76 هم که یک انتخاب پرشکوه برگزار شد و مردم سالاری دینی تجلی درخشانی یافت، آقای سروش بلافاصله نامه ای به آقای خاتمی نوشت و چنان تصویر سیاهی از کشورو عیار دموکراسی در آن به نمایش گذاشت که گویی تا قبل از دوم خرداد، هیچ نسیمی از آزادی در کشور وجود نداشته است.در انتخابات سوم تیر 84 هم نظیر آن حرکت از طرف آقای سروش انجام شد و ایشان با مسمتسک قرار دادن تشیع غالی و …یک حرکت کاملا سیاسی را دنبال و هدایت می کند و دنباله های داخلی این جریان در کشور نیز همان ساز را کوک می کنند.

رضایی حرکت اخیر سروش را “سیاه نمایی از اوضاع کشور ، دقیقا شبیه به کار برخی فیلمسازان موسوم به “جشنواره ای” توصیف کرد و گفت سخنان سروش  دقیقا مثل برخی فیلمسازان جشنواره ای است که برای جلب نظر و خوشایند غربی ، به ارائه فیلم های تلخ و سیاه و تاریک از ایران می پردازند.

وی گفت : از آقای سروش انتظار می رود همانطور که عیار دموکراسی را 24 ساعته در مورد ایران زیر نظر دارد، در نقد سیاست و حکومت انگلیس و آمریکا و قدرت های بزرگ هم سخن بگوید و بی تفاوت نباشد، در مورد تناقض ادعا و عمل غرب در حقوق بشر و دموکراسی سخن بگوید.

رضایی با بیان این نکته که انتقاد از دیدگاههای دکتر سروش نباید باعث غفلت جامعه از مساله “خرافات” شود، گفت : البته نقد و نفی سروش نباید مانع از پرداختن به مساله خرافات زدایی از اجتماع باشد، قطعا خرافات آفت و آسیبی بزرگ برای هرجامعه و ملت است و سخنان اخیر سروش باید تلنگری باشد برای خرافه زدایی، اما متاسفانه  با توجه به شواهد و قرائن باید گفت ، آن چیزی که ایشان دنبال می کند، یک بحث علمی و آکادمیک نیست، بلکه مستمسکی است برای پیش بردن یک جریان سیاسی آنهم به قیمت قربانی کردن و جسارت در مبانی اعتقادی و ارزشی نشیع.

 

منبع

Share

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.