مقدّمه ای بر حیات فکری مرتضی مطهّری

• دسته: سخنرانى‌ها

سخنرانی عبدالکریم سروش، بنیاد سهروردی، تورنتو، 2014

download

Share

19 دیدگاه »

    صرفنظر از سروصدای پارازیت ساز پنکه که جوّ ضبط سخنرانی را بطور متناوب مخدوش کرده٬ مطالب شنیدنی زیادی مطرح شده. جای پرداختن به اندیشه های علامه جعفری نیز خالیست. بطور کلی آیا ضرورت پرداختن به موضوعات اساسی تر (و نه بررسی افکار متفکرین معاصر) بعنوان تیتر اصلی سخنرانی محسوس نیست؟

    جناب سروش ،
    من اهل افغانستان ام و تقریبآ بیشترین سخنرانی های شما را چندین بار شنیده ام و از اینکه از شنیدن آنها لذت میبرم این تکرار هنوز هم جریان دارد.
    بنآ به برداشت من شما کتاب مثنوی از اول تا آخر تقریبآ در بست قبول دارید مگر زمانیکه قصه عمر ـ خلیفه دوم ـ پیش می آید شما از آن بسرعت میگذرید ۰ سوال من اینست که آیا شما با مولوی در مورد هم نظر نیستید و یا بنآبه دلایل مدهبی نمیخواهد مخاطب های شیعه تانرا ملول سازید۰
    با عرض حرمت
    تورنتو

    خدمت استاد ومرادم جناب آقای دکترسروش سلام عرض می کنم. من یک افغانی ام خیلی ارزو داشتم که یک بارهم شده رو دررو شمارا ملاقات ودیدارکنم که تاحال متاسفانه این امید جامه عمل نگرفته.اما خدارا هزاربارشاکرم ازطرق گوناگون به آثارمکتوب وملفوظ شما دسترسی دارم بدون مبالغه تمام آثارشما را که امکان دسترسی به آن را دشته ام خوانده وگوش داده وبه قدرتوان خود استفاده برده ام.نظر طه احمد هموطن خود را خواندم حقیقتا تعجب کردم که پرسیده بود که شما همه مثنوی را قبول دارید پس چرا اشعار که راجع به عمر خلیفه دوم به نظم آمده شما استشهاد نمی کنید! این هموطن ما گویا فکر می کند که اگر کسی حرف ویا تعریف ازعمر نکرد کاراو بی ارزش است. وگفته است که: «زمانیکه قصه عمر پیش می آید شما ازآن به سرعت می گذرید» آدرس بدهید درکجا آقای دکترسروش قصه عمر را گفته وبه سرعت ازآن گذشته است!؟

    سلام آقای دکتر سروش
    من باتقریب خوبی تمام سخنرانی های شما را شنیده ام. حتی دروس مثنوی و در حضور حضرت حافظ را.حتی لب لباب مثنوی را. در چند سخنرانی اشاره کردید که به دانشجویان فلان درس گفته اید فلان کتاب را بخوانند.
    میخواستم در صورت امکان چند کتاب مفید را برای مثل منی که دانشجوی رشته فنی هستم و امکان نشستن در کلاس درس شما را ندارم، معرفی کنید.
    یه درخواست دیگه هم داشتم. شما به غربیان غریبه درس عرفان اسلامی میدهید و از انهار کشف المحجوب و مرصادالعباد سیرابشان میکنید و ما، ایرانیانِ مسلمان را، تشنه لب در این کویر خشک کم خردی زیر آفتاب تحجر به حال خود رها کرده اید. آقای دکتر! قناتی، چاهی، دلویی، کوزه ای، قدحی، کاسه ای، قطره آبی! شایدم بارانی.
    من هر بار که شما به بقیه میگید که به ایران برگردید کلی غصه میخورم که چرا شما نمیتونید برگردید. ایشالا درست بشه..
    رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس، گویی ولی شناسان رفتند ازین عمارت
    چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی، جانا روا نباشد خونریز را حمایت
    سلامت باشید و عمرتان دراز باد.

    سخنراني جناب سروش درباره حيات فكري مطهري را با اشتياق گوش دادم و مثل هميشه لذت بردم . و چون تصميم داشتم آثار كلامي مرحوم مطهري را تماما به مطالعه بنشينم اين سخنراني مقدمه ي خوبي براي آن جهد خواهد بود.
    فقط يك بحث فرعي مختصر در سخنراني را نپسنديدم و آن اينكه ايشان هم متاسفانه عوامانه ( كلمه يي كه خود دكتر سروش بارها در همين سخنراني اكثر روحانيت را با آن به درستي نقد مي كند ) در بحث سه ملت و سه فرهنگ بزرگ و تاثير گذار اسلام يعني عربي – تركي و فارسي ، آوردند كه تركان در طول تاريخ فلاسفه و تا حدودي عرفاي بزرگ نداشتند. و بيشتر هم به عنوان غازيان و جنگجويان اسلام شناخته مي شدند. اين حرف را من در آثار دكتر زرين كوب بيشتر ديده ام كه تركان بازي اجرايي اسلام عربها آورندگان و بنيانگذاران اسلام و ايراني ها ( كه معلوما به فارس ها اطلاق مي شود ) تغذيه كنندگان فكري اسلام بوده اند. اين بحث تا حدودي درست است اما همه ي حقيقت را در بر نمي گيرد و بدون هيچ شك كساني كه اين جملات را مي بافند مي خواهد آن ضعيف بزرگ غايب بودن جامعه فارس از تاريخ را به نوعي پوشش دهند. در اينكه تركها هميشه در تاريخ حضور فعال و به تعبيري مايشاء داشته اند شكي نيست . در اينكه اسلام به وسيله تركها در جهان گسترش پيدا كرد شك و بحثي نيست . حتي امروزه هم در دنياي غرب و مخصوصا در اروپا ترك و مسلمان مترادف و مكمل هم به كار مي روند . وقتي مي گويند تركها منظور مسلمانها هستند و برعكس . و آن هم به دليل اين است كه آنان هميشه اسلام را در چهره تركان از نزديك ديده اند.
    اما آن بخش از آن جمله كه بويي از حقيقت ندارد اين است كه پس چون تركان غازيان اسلام بوده اند در نتيجه تلاش فكري نداشته اند و از طرفي چون ايراني ها غازي نبودند و از صحنه تاريخ لااقل بعد از اسلام يكسره غايب و خانه نشين بودند پس براي توجيه اين ضعف بگوييم كه بله آنها در كنج و پستوي خانه هايشان تلاش فكري و علمي ! مي كردند .
    و متاسفانه دكتر سروش هم تا حدودي اين گرفتار اين انحراف شده اند ( البته با درصد بسيار كم ) و در همين سخنراني فلاسفه يي كه از تركان بوده و از تركستان برخواسته اند را ، همانند فارابي و بو علي به ديده نمي گيرند . همچنين عرفان هم كه باز يكي از نقاط پيدايشش تقريبا از تركستان ( معمولا روشنفكران فارس به جاي اين كلمه از خراسان بزرگ يا ماوراء نهرو يا آسياي مركزي استفاده مي كنند) بوده و توسط پير تركستان احمد يسوي و شاگردان معنوي ايشان همانند حاج بكتاش ولي به غرب جهان اسلام آورده شده و در اين سوي حيات گسترده اي يافته است و هر كدام جريابي همانند بكتاشيه – مولويه – نقشبنديه – حروفيه و … پيدا كرده است‌، در سخنراني دكتر سروش به ديده گرفته نشده است.
    البته ميدانم كه ايشان به تركان ارادتي دارند و البته سعادتي هم برده اند و همچنين موضوع سخنراني چيز ديگري بوده ولي چون در حاشيه سخنراني بحث شده بود ، من هم در اينجا اشاره مختصري كردم. خداوند وجود دكتر سروش نازنين را حفظ فرمايد .

    با سلام . جناب آقای دکتر سروش. ممنون از تلاشهای شما. یک سوال از شما داشتم.شما آینده انقلاب اسلامی را چگونه پیش بینی میکنید

    چرا ما را شکنجه میدهید … واقعا نمیتوان با کیفیت بهتری(حداقل کیفیت که توام با شکنجه و عذاب نباشد ) ظبط کرد؟ … اقای دکترسروش ارادت داریم ولی قیامت گریبان شما را بخاطر این شکنجه ای که بما روا داشتید خواهیم گرفت البته مطالب بسیار شنیدنی و جالب بود … ( این صدای چیه ؟ دیوانمون کرده)

    سؤال از آقای جواد – زنجان؛ اگر شمس تبریزی متولد تبریز یا خوی بوده و پدر و مادرش هم آذری بوده باشند پس میتوان نتیجه گرفت که شمس تبریزی یک عارف ـ فیلسوف تُرک بوده؟

    جناب دکتر سروش
    شما یک تنه در مقابل لشکر جهل و جهالت که با طبل و دهل اسلام فقاهتی را فریاد میزنند ایستاده اید
    این عربده کشان چون اجازه نمیدهند هیچ صدایی ، حتی از یک ساز کوچک ؛ درآید لذا تنها انعکاس صدای خود را میشنوند و چنین گمان میکنند که سخنانشان با مهر آسمانی تایید شده است.
    اما یقینا آواز خوش آهنگ نظریه های شما در گوش جان جوانان ما خواهد نشست و دیر یا زود فریادشان بر علیه جور و جهل حاکم بلند خواهد شد.
    از اینکه هر روز حرفی تازه برای گفتن دارید و پنجره نویی را میگشایید از شما سپاسگزارم.
    از خداوند بزرگ برایتان آرزوی سلامتی دارم تا با نفس گرم خود روحی تازه بر جسم بی رمق اسلامی که در بوق و کرنا میدمند بوزید تا اسلامی را که محمد (ص) برای زیستن ما انسانها به ارمغان آورد دوباره زنده شود و در سایه آن بتوانیم زندگی شرافتمندانه ای را داشته باشیم.

    دريا جان ! براي پاسخ به سوال شما ابتدا شما بايستي ابتدا منظورتان از كلمه ” آذري” را مشخص فرماييد.

    جناب دکتر السلام علیکم
    من نیز از افغانستان استم در کشور ما همیشه بحث های سنی و شیعه از دو کشور همسایه یعنی ایران و پاکستان سرازیر گردیده است. هر عالم پاکستانی هر چند که درست بگوید و خوب بنویسد هیچگاهی مورد قبول شیعه ها واقع نمیگردد. برعکس اگر یک دانشمند ایرانی هرچند نغز بگوید و شاد بنویسد هیچگاهی مورد پذیرش سنی های ما واقع نمیگردد. مگر دو شخص، اقبال از پاکستان و سروش از ایران. همه کس به این دو احترام وافر دارند زیرا باوردارند که اینان از همه ی بند های تعصب و کوته بینی های مذهبی رهیده اند.

    سلام محضر استاد بزرگوارآقای دکتر سروش وفرزند گرامی شان جناب سروش دباغ!
    طبق معمول شنیدم ولذت فراوان بردم. اشکالی هم در در ضبط سخنرانی پیش آمده است اندکی ازکیفیت مطلوب ان کاسته است.منهم از همسایه شرقی تان یعنی افغانستان هستم. چند سالی است که توفیق یافته ام برسر سفره پر نعمت شما نشسته ام وکسب فیض می کنم. به قدر توان کوشیده ام دربرخی نشریه های افغانستان نامی ازشما ببرم که تشنگانی چون من با آثار شما اشنا شوند. اما گاهی وقت هابا واکنش سفارت جمهوری اسلامی در افغانستان مواجه گشته ایم.بر صاحب امتیاز نشریه فشار وارد آوده که ازشما نه نامی منتشر کنیم ونه مطلبی بیاوریم. به هر حال به دوست گرامی ام که در اول این صفحه مطلبی نوشته اند یادآور می شوم که وقتی پای صحبت استاد می نشینند لطفا کفش تعصب را از پای خود در آورند وبه بیرون ازاین حریم بگذارند. عمر وابوبکر همه بزرگ هستند اما ان بزرگی به قدری نیست که مارا واداردکه دست از تعصب بر نداریم وقتی به سخنرنی گوش فرا می دهیم یا می خوانیم تمام فکر ما این باشد که درباره عمر چه می گوید وچگونه داوری می کند. اگر سخنان دکتر سروش برای همه آب گورا باشد برای ما افغانها که عمری در تعصب وتقشر زیسته ایم ،گوار تر وشفا بخش تر است. خداوند را می خوانیم تامارا قدر دان نعمت خود سازد وعمر با برکت این مرد رابه بلندای آفتاب بلند گرداند.

    با سلام خدمت استاد گرامی که سخنان و مواضع ایشان همواره آبی است بر روی آتش جهالت و تعصب خشن دینی ، خواهشمندم تمهیدی اندیشیده شود تا کیفیت ضبط صدای این سخنرانی ها ارتقا پیدا کند . بنده ضمن تقدیر از زحمات گردانندگان سایت معتقدم که این جلسات تاریخ مصرف ندارند و به نوعی ثبت در تاریخ به شمار می روند در زمانه ای که با قرار دادن یک موبایل معمولی در فاصله مناسب می توان صدایی با کیفیت ضبط کرد حیف است که شاهد چنین کیفیت نازلی باشیم . اجرتان با خداوند.

    ضمن تشکر فراوان بايد بگم صدای نويزها باعث نشد تا از شنيدن خسته شده يا صرف نظر کنم . بهره بردم .

    سلام جناب دكتر سروش
    من تقريبا تمام سخنراني هاي شما رو چند بار گوش دادم
    به نظر من شما گام بزرگي رو در تربيت ما جوانان داشتيد ، به اميد خدا اين نسل جواب زحمات شما را با بهبود وضعيت جامعه در آينده خواهند داد
    اجرتان با خدا

    دکتر عزیز لطفا لینک صفحه رسمی فیسبوک خودتان را در وبسایت بگذارید .
    با تشکر

    اقاي دكتر سروش دمكراسي ديني مفهومي دارد. روشنفكري ديني هم مانند دمكراسي ديني مخدوش نيست.

    آنچه بیش از همه در آرای دکتر سروش برایم ارزشمند است، تاکید مدام ایشان بر اهمیت اخلاق و نقد آن نوع دینداری ای است که منحصر به فقه ورزی ظاهری وچه بسا ریایی است. این نوع دینداری مبتنی بر ارتباطی است که بقول مارتین بوبر من-آن ای(I-It) است، نه من-تویی(I-Thou) وخداوند را صرفا وسیله تظاهر و تفاخر خود و دین فروشی می یابد و از اینجا تا وسیله کردن دیگر انسانها یک گام بیشتر نیست.
    من همواره از صدای گرم و لین استاد سروش و قلم پر بار ایشان قوت قلب و گرمی گرفته ام. تاکید فراوان ایشان بر بازخوانی آثار مولوی و غزالی و حافظ و…من و بسیاری از جوانان همدوره ی مرا به مطالعه این آثار درک معنا از آنها سوق داده است. از ایشان بی نهایت سپاسگزارم.

    سلام
    بنده کوچیک تر از اونیم که بتونم راجع به این سخنرانی نظری بدم
    اما
    چرا اینقدر کیفیت صدا بد است؟
    بخدا با ی گوشی ساده خیلی بهتر میتوان ضبط کرد؟
    گمان کنم یک پنکه ی گردان اونجا بوده که هر چند ثانیه صدای باد میومد!
    بخدا سخته گوش دادن این کیفیت
    رسیدگی کنید