منشور مدرسه مولانا

• دسته: درباره سروش

منشور مدرسه مولانا

امروز سالروز تولد عبدالکریم سروش، متفکر و فیلسوف برجسته ایرانی است. مدرسه مولانا هفتاد سالگی این اندیشمند را به همه علاقه مندان و منتقدان اندیشه و آثار او تبریک می گوید!

سروش سمبل کسی است که باید او را ستود. نه به سبب شخصیتش، نه به این معنا که او درست می گوید، نه اینکه او را باید پرستید. بلکه فقط به این خاطر که او به فکر اهمیت می دهد. 
او بیش از آنچه متکلم، شاعر، مترجم و… باشد یک متفکر اصیل است. 
به آنچه می گوید عمیقا باور دارد و حاضر است در راه باور خود هزینه دهد: 
ترک وطن را به جان می خرد؛ 
در غربت می نشیند و نقد قدرت می کند؛
ظلم استبداد دینی را نفی می کند و اصلاح دین را سرلوحه کار خود قرار می دهد.

فکر و تفکر برای او از همه چیز جدی تر است به ویژه آنگاه که پای فکر دینی به میان می آید.

سروش سمبل کسی است که تفکر و استدلال را در عرصه دیانت نه تنها روا می داند که از ضروریات قلمداد می کند. 
او دینداران را متفکر می خواهد و از آنان بابت باورهای دینی شان دلیل می طلبد. 
نفی ارادت ورزی و دلیل طلبی را برتر از دین طلبی نشاندن همان چیزی است که سروش را عزیز و ارجمند می کند. آنقدر ارجمند که حتی خطاهای معرفتی او را دلپذیر می کند و به ما می آموزاند که اگر معرفتی هست از همین زد و خوردها حاصل می شود و به پیش می رود.

سروش اما به حق متفکر کامیابی است. علیرغم همه ناملائم هایی که حکومت ایران بر او تحمیل کرده است، از اخراج دانشگاه گرفته تا ممنوع القلم شدن، اندیشه اش اما چندان در ایران کنونی جا باز کرده است که برخی از ایده هایش اکنون تبدیل به بدیهیات شده است. 
کیست که در حال حاضر، حتی علما و طلاب حوزه، اعتراف نکند که دین غیر از معرفت دینی است و معرفت دینی که همان فهم ما از دین باشد امری عصری است و غبار تاریخیت بر قداست و ابدیت احکام دین می نشیند و دین در فقه خلاصه نمی شود و اخلاق در مهار کردن فقه نقش ویژه دارد و… اینها همه به برکت تئوری «قبض و بسط» است. 
به یاد بیاورید زمانی را که بر سر همین سخنانِ اینک بدیهی چه بلواها و چوبه های دار به پا کردند و آشوب ها برانگیختند و سخنرانی ها بر هم زدند!

اما جمهوری اسلامی ناخواسته مسبب خیر شد. 
خروج اجباری سروش از ایران او و اندیشه هایش را بین المللی کرد. 
اینک به اعتراف می توان گفت کمتر کتاب و رشته دانشگاهی در اسلام معاصر است که اندیشه های سروش را بحث و تدریس نکنند و بخشی از ترم تحصیلی را به او اختصاص ندهند. حجم بسیار پایان نامه ها، کتاب ها و مقاله های متعددی که درباره او نوشته می شود اکنون او را بدل به یک شخصیت تراز اول جهان اسلام کرده است.

***

اینک قریب به هشت ماه از آغار فعالیت مدرسه مولانا می گذرد. 
مدرسه مولانا جهد همه کسانی را که، داخل ایران و خارج از آن، در پی دین ورزی و دین شناسی معرفت اندیشانه هستند ارج می نهد و فروتنانه ابراز می کند که دست همه آنان را به گرمی میفشارد و از آنان طلب کمک می کند.

مدرسه مولانا عزم دارد به نشر ارزنده آثار ایشان همت بگمارد و در پی آن است که این کوشش ها را به مخاطبان غیر فارسی زبان نیز گسترش دهد و برای آنان خوانی از معرفت دینی بگستراند.

مدرسه مولانا در چندین عرصه فعالیت می کند: 
دین شناسی فلسفی، 
اخلاق شناسی، 
عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی، 
تئوری های اصلاح دینی، 
فقه شناسی و…

مدرسه مولانا بنا دارد به زودی کلاس های آنلاین با حضور و تدریس عبدالکریم سروش و سایر اندیشمندان را برگزار کند و به عنایت الهی قدم های نخستین برای پی افکندن یک دانشگاه بین المللی را بر دارد.

انتشارات مدرسه مولانا نیز به تازگی تاسیس شده است و در پی چاپ آثاری در همین حوزه هاست. 
قرار است مجلدی به مناسبت «بزرگداشت عبدالکریم سروش» را به زودی تهیه و به چاپ برساند. 
هم چنین کتاب های عبدالکریم سروش که متاسفانه سعه صدر صدرات نشینان مسئولین جمهوری اسلامی مانع از چاپ آنها شده است توسط انتشارات مدرسه مولانا چاپ خواهد شد. 
این نوید را هم به علاقمندان باید داد که اولین اثر چاپ نشده عبدالکریم سروش با عنوان «خدا چون عشق» در راه است.

مخلص کلام آنکه «سروش» سمبل مدرسه مولاناست. 
راه سروش را باید پی گرفت. 
با ایستادن بر شانه های او فراتر از آنچه او می دید می توانیم ببینیم.
ما به تکثیر سروش ها برای آینده ایران محتاجیم.

مده به خاطر نازک ملالت از من زود

که حافظ تو خود این لحظه گفت بسم الله

حسین دباغ

Share

11 دیدگاه »

    عزیزم خودت و پدر بزگوارت . ممنون و سپاسگزار خدمات بسیار گرانمایه و گرانقدر . آنقدری که چشمان من و امثال بنده را در راه زندگی گشود . عمرش دراز باد و دشمنانش ذلبل .

    تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
    وجود نازکت آزرده گزند مباد

    به نام خدا
    استاد عزیزسالروز ولادتتان تهنیت باد.از اینکه در این سالیان بر خوان معرفتی شما نشسته ام بسیار مبتهج و سپاسگذارم. تندرستی و عمرطولانی را از خداوند منان برایتان خواستارم .

    چه تولد مبارکی- بدینوسیله سالروز ولادت جناب آقای دکتر سروش را خدمت ایشان و خانواده محترمشان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

    ممنون از شما
    و برای استاد ارجمندم، نور چشمان و امید زندگی ام، آرزوی عمر طولانی دارم.

    به نام خدا
    رکن معرفت دینی معاصر عبدالکریم سروش است ؛ در عجبم تا کنون هر آنچه که دغدغۀ ذهنی من بوده بحث از آنها را تنها در آثار ایشان یافتم ؛ با نام و یاد او شاد و امیدوار می شوم و خوشحالم در زمانی زندگی می کنم که ایشان حضور دارد ؛ از خداوند برایشان طول عمر و سلامتی و رشد علمی و معرفتی و حسن عاقبت را خواستدارم .

    با سلام و درود به ساحت آن استاد عزیزتر از جانم ،چرا که سخنان ایشان از بطن و سر سویدای درونشان بر خاسته و مرا و بسیاری دیگر از جوانان و دیگر اقشار ایران و مسلمانان را مجذوب و شیفته خود نموده، استاد عزیزم ،حقیقتا و از صمیم دل می گویم اگر نبود همه روشنگریهایت ،معلوم نبود من و امثال من به چه وادیها و پرتگاههایی رها می شدیم ،عزیزتر از جانم من از دور و از یکی از سرزمینهای کنار رشته کوه زاگرس بر شانه های شما بوسه می زنم و متواضعانه می گویم افکار شما انسان را به اوج معرفت و قله های بسیار بلند معرفت دینی و عرفان عشقی مولانا رسانده است ، درود بر پدر و مادرتان و معلمین و اساتیدی که شما را تربیت نمودند و درود خدا بر روزی که شما در آن دنیا آمدید، استاد عزیزم و پدر معنویم : در پایان این دلنوشته از خداوند منان، تقاضای طول عمر طولانی با عافیت و عاقبت به خیری برای شما خواستارم .”و سلام علی من التبع الهدی”

    سروش عزیز : هفتادمین سالروز ولادت با سعادتت را به شما و همه اندیشمندان و خرد گرایان صمیمانه تبریک میگویم. بنده با اینکه آدم مذهبی نیستم و به خدای ادیان اعتقادی ندارم اما سخت مجذوب سخنرانی ها و بیانات دلنشین شما استم. تا حدیکه با خواندن نوشته ها و گوش دادن به بیانات شما بی اختیار از چشمانم اشک جاری میشود. از خدای آسمان ها طول عمر و صحتمندی بریتان آرزو میکنم. آمین . نثارفاضل

    سپاس از ایشان وهمچنین شما به قلم نمی آید
    ولی علی ایحال در این جا نقدی بسیار کوچک ولی مهم است از این حقیر به نگارنده ی متن بالا
    و البته با عنایت به توصیه ای از امام علی که نقد را هدیه ی از دوست خطاب کردند .
    شما فرمودید
    ” سروش سمبل کسی است که باید او را ستود. نه به سبب شخصیتش، نه به این معنا که او درست می گوید، نه اینکه او را باید پرستید. بلکه فقط به این خاطر که او به فکر اهمیت می دهد. ”
    ضمن سپاس و درود و تهنیت
    صرف نظر از اینکه دلیل شما برای این ستایش چیست با ستایش کردن ایشان و هر شخص دیگری هر چند والا مرتبه
    به جد مخالفم .
    ستایش مخصوص خداوند عالمیان است .
    علاوه بر اینکه بنا بر نظر خود ایشان نفس هر انسانی راغب است که چنین شود وحال آنکه این از مهمترین آفات اجتماعی است .
    ” یکی از آفات زندگی اجتماعی، مسله ستایش بحق و بدتر از آن تملق گویی ناحق می باشد و افراد انسانی هرچه بیشتر، درجات و مراتب پاکی و پارسایی را پیموده باشند، بیشتر در معرض این آفت اجتماعی قرار می گیرند. چرا که نفس انسانی راغب است که مورد ستایش قرار گیرد.”

    اضافه می کنم مخصوصا در فرهنگی که تاریخی شبیه ایران داشته باشد .
    اما البته و صد البته با قدر دانی و سپاس عملی و حداقل بیانی از ایشان ، کاملا موافقم . بلکه قاصرم .
    که تشکروقدردانی از مخلوق به هر شیوه ای در حکم تشکر ازخالق است .

    دکترعبدالکریم سروش، زیبا ترین، خیّر ترین و بهترین انسانِ روز گار ماست؛ من و دهها هزار انسانِ دیگر این سرزمین از الهامات و ارشادات اش استفاده اعظمی نموده ایم؛ خداوند بزرگ، به دکتر عزیز، تندرستی، عمر طولانی و توفیق بیشتر ارزانی فرماید.
    عبدالمتین امین
    رئیس اصلاحات اداری زون شمال
    بلخ/ افغانستان

    سالروز ولادت استاد بزرگ دکتر سروش عزیز را که اندیشه هایش تاثیرشگرفی بر هم نسلان و هم عصران ما گذاشته است صمیمانه تهنیت عرض می کنم و برای آن وجود گرامی طول عمر با عزت از ایزد منان خواهانم

    یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت خانه ات آباد این ویرانه بوی گل گرفت