به نام حق
سلام و سپاسی شایان الطاف بی دریغ شما همراه باعرض ادب دارم
جسارتا نکته هایی را قابل ذکر دیدم که می آورم
اول
استاد در این سخنرانی پیرامون بخشی از اولین سوال از دوستی که
پرسیدند شما علی ع را اصلا از عارفان و عاشقان می دانید یا نه پاسخ صریحی ندادند که بله یا خیر ? ولی از نگاه بنده آشکارا محتوای پاسخشان حاکی از این بود که علی ع را به دلایلی من جمله عکس العمل ایشان به رنج و جفایی که امت پیامبر ص بر ایشان روا دیدند و خون دلها که به او دادند , ناکام و ناموفق دانستند
این بخش از پاسخ ایشان از نگاه بنده حاوی کم لطفی و کم انصافی حق پوشی در حق آن بزرگوار است طوری که نمی توانم از گفتنی هایی در اینجا عزلت بجویم
اینکه نا گفته بر ایشان پیداست که علی ۲۵ سال از حق خود گذشتند و به زبان سکوت که به قول خود استاد که در همین سخنرانی فرمودند ,
سکوت نزدیک ترین پدیده به مقام ربوبیت خداوند است
حقی را بیان کردند آنگونه که بنده از اندک دانشی از تاریخ زندگی ایشان دانسته ام این است که ایشان برای ایفای حق آزادی امت پیامبر از حق خود گذشتند اما آنچه او را رنج می داد این از خود گذشتگی اش نبود چراکه برای ایشان کسب مقام خلیفه بودن به اندازه ی بزاق دهان یک بز اهمیت داشت نه بیشتر بلکه برای اینکه بر آزادی مردم در عمل تاکید می کنم در عمل ارج نهاده باشند و در عمل الگوی حرمت و کرامت و آزادی باشند ولی مردم حق آن آزادی خویش را به درستی نشناختند و به جای یاری دادن به نزدیکترین یار پیامبر به دشمنی با او برخاستند
حال اینکه ایشان را موفق بدانیم یا ناموفق , بستگی به این دارد که هدف و مقصود ایشان را چه دانسته باشیم
اگر مقصود علی رسیدن به مقامات دنیوی و خلافت می بود بله بیان استاد درست است که ایشان در آن ناکامی فراوان کشیدند اما اگر مقصود آن بزرگوار را رسیدن به آزادگی و وارستگی نفس که بسی فراتر از محبوب شدن نزد اهل دنیا ست فهم کرده باشیم خواهیم دید که ایشان فداکاری عظمایی انجام دادند و رنج و درد ایشان عین عرفان و معرفت و شناخت حضرت باری تعالی ( سکوت ) بود شنناختی که اگرچه منش و بینش او پلکان رشد و ترقی معرفتی بسیاری از بزرگان دیگر در تاریخ اسلام بعد از خود شد ولی اینکه آیا حق ایشان را کما هو حقه ادا کردند یا نکردند پرواضح است که بسیار محل تردید است و اگر کسانی همچون مولانا یافت می شوند که ایشان را “فخر هر نبی و هر ولی” می دانند پس ایشان و کلام ایشان را بیشترارج نهیم که دغدغه ای جز وحدت نداشتند ….
وسوال ایجاد شده اینکه
آیا کسی که از نظر مولانا فخر هر نبی و هر ولی بوده فردی نا موفق و نا کام بوده است ?
بنده نمی توانم باور کنم و پاسخ شما (استاد )از این حیث قانع کننده نبود
از نگاه بنده علی فقط عارف نبو دبلکه اصلا وجود او عینیت یافته ی عرفان بود و میزان فاصله ی دیگران از ایشان معیار نزدیکی به عرفان
بخش ۲ را در فرصت دیگری عرض می کنم
انشاالله
با سلام
بنده به طور خدمت آقای آزاد عرض کنم که اولا : شما ظاهرا تاریخ نخواندید و یا اگر خواندید از منابع بی اساس و باطل بهره بردید
دوما : اینکه فرموید حضرت علی علیه السلام 25 سال سکوت کردند ، این افسانه را از کجا آوردید ، چرا به این همه اصحاب پیامبر توهین می کنید مگر اونهایی که ابوبکر را انتخاب کردند از اصحاب بزرگوار نبودند. مگر میشه تمامی عقیده اهل سنت را نادیده گرفت . آخه شما برید بخار الانوار را نگاه کنید به قول شریعتی کارخانه حدیث سازی داشته حالا همین بخار الانوار شده منبع شما . یا اصول کافی که به قول خود محققین شما فقط چهار حدیث صحیح دارد من نمیدانم شما به کدام تاریخ و کتاب استناد می کنید .
با سلام
جناب جمشید نام کتاب بحار الانوار است نه بخار نمیدانم اشتباه تایپی است یا خدا نکرده تمسخر؟
خود امیر المومنین علی علیه السلام در خطبه شقشقیه که دکتر در نوشته های خودشان به فرزهایی از آن اشاره می کنند جریان سکوت و صبر خود را بیان کرده اند و فی الحلق شجی اری تراثی نهبا
اکر اصول کافی چهار حدیث درست دارد حتما بنا به نظر شما صحیح بخاری و مسند احمد روایات درستی دارد؟
نه دوست من اینگونه نیست ابو هریره را بشناس سپس داوری کن که چگونه این همه روایت از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلمروایت نقل کرده
ای کاش ایمیل شما را داشتم و راحت تر سخن می گفتم
جناب دکتر سروش برخی از مسایل را رعایت می کنند و کاری شایسته هم انجام می دهند
بسیاری از افراد که در صدر اسلام در سقیفه گرد آمدند از اصحاب بزرگوار نبودندکتاب وصایت و شورا مرحوم شریعتی را بخوانید
مرحوم شریعتی بر این باور است که تاریخ اسلام از سقیفه منحرف شد
دکتر سروش به جایگاه ائمه اطهار علیه السلام کاملاواقف هستند و بحمد الله ایشان یکشیعی دوازده امامی می باشند.
توهین به اعتقادات دیگران کاری نادرست است و اینکه اهل سنت مسمان هستند نیز مطلبی مقبول می باشد اما پذیرش این دو نکته بمعنای دست شستن از اعتقادات خودمان نیست و به این معنا نمی باشد که جنایاتی که امویان مرتکب شدند را نادیده بگیریم. شما باید بین اهل سنت و امویان و وهابیان تفاوت قایل شوید
یک سینه سخن هست انشاالله بتوانم عرایضی خدمت شما عرض کنم
خداوند منان به دکتر سروش عزت و طول عمر عنایت فرماید و انشاالله زینه ای ایجاد شود که ایشان بدون لحاظ بضی از ملاحظات مطالب خود را بیان کنند و هر چند که کم لطفی ایشان تنها به دلیل همین ملاحظات می باشد
دکتر بهتر ا من وشما به کتای شریف کافی بخصو#)B5 جلد نخست آن و کتاب الحجه آن اشنااست
خداوند همه ما را مشول عنایت و هدایت خود قرار دهد و بتوانیم از سر سفره انسان کامل خودش حضرت بقیه الله الاعظم در ماه مبارک رمضان بهره مند سازد
انشاالله
تشکراز زحمات بدرریغ استاد در گذاشتن فایلهای صوتی روی سایت ولی دانلود آنها زیاد طول می کشد
آیا ما می توانیم در موسسه ی صراط یا جای دیگری آنرا تهیه کنیم؟
این فایلهایی که گذاشتید اندازه یه فایل تصویری حجم داره.
عقلتون نمیرسید کم حجمش کنید.
از برنامه convert استفاده کنید اگه هم بلد نیستید مسولیت نپذیرید یکی که بلده کار کنه.
اتفاقاتی هست که در جهان فقط توی این سایت میافته.
خدمت همه دوستان سلام تقدیم سلام میکنم . ثانیا نگاه یک عده از دوستان را از تاریخ دیانت درست نمی دانم . ثانیا این مناقشات سنی و شیعه اکثرا برساخته های تاریخی اند که هیچ سند درست ندارند . اگر آن دوست از جعلی بودن اکثر احادیث کتاب اصول کافی سخن گفته به این معنی نیست که اکثریت احادیث صحیح مسلم و بخاری درست است . اصلا و ابدا چینن نیست . همه میدانم که جمع آوری احادیث بعد از صد سال اتفاق افتاده است و طی این صد سال جعل ها و وضع های فراوانی صورت گرفته است که روشنفکران منصف شیعه و سنتی بر آن صحه گذاشته اند. ما مسلمانان مشکل ما این است که همیشه به گذشته نگاه میکنم . همیشه به اختلافاتی تاریخی میان این دو فر قه نگاه میکینم که اصلا نه مشکل امروز ما را حل میکند و فضیلتی بر آن مترتب است . ما در اسلام چیزی که میشود بران صحه گذاشت و آنرا منحیث یک سند درست و موثق که اتفاق هر دو طرف است نگاه کرد , قرآن است و احادیث صحیح که درست بودن آن کاملا تصدیق شده شده باشد . سایر تحولات , تجربه های تاریخی مسلمانان است که مقدس نیستند و میتوانستند طور دیگری باشند . برای بنده که اهل سنت هستم اگر بجای ابوبکر یک نفر از انصار خلیفه میشد مشکلی نبود . برای اینکه این یک تجربه تاریخی است و تجربه تاریخی مقدس نیست .ثالثا این کشیده گی های بسیار زیادی که میان سه خلیفه (ابوبکر, عمر و عثمان) و علی پدید امده اکثرا برساخته های تاریخی اند اصلا قابل قبول نیستند . دوپسر علی همکار با عثمان بودند . من وقتی آن زمان را در ذهنم تجسم میدهم و تاریخ را که مورخین منصف نوشته اند میخوانم این کشیده گی , دشمنی ای را که در طول تاریخ ساخته شده نمی بینم.
اگر هم بوده در حد گله و اصلاح امور بوده است . نه دشمنی . تاریخ خلفا ء فاقد نقد نیست . نقد منصفانه کاملا آذاد است . سید قطب نقدهای بر خلافت عثمان داشته اند که به نظر من درست بوده است . در کار هر کدام این خلفاء نقد و نظر وجود دارد . اما اگر ما تصور کنیم که اگر بجای ابوبکر , علی خلیقه میشد , جهان اسلام گل و گلزار میشد و تمام مشکلات مسلمین برکنده میشد , یک خیال باطل و ناصوابی است . در حقیقت ماداریم هوس فضا و حالتی را میخوریم که اتقاق نیافتده است اما ما فکر میکنم که چنان میشد .
من فکر نمی کنم اگر علی خلیفه میشود تغیرات بنیادی در جامعه مسلمانان حاکم میشد این یک خیال باطل است . علی در همان مکه مانند سایر خلفا متولد شده بود در همان بستر فرهنگی پرورش یافته بود ویک سلسله مزایای فردی داشت که در وجود دیگران کمتر به نظر میرسید. بازهم بگویم گذشته نگری بار ما را بار نمی کند. لعن کردن خلفاء که یکی از بدترین کاری است که شیعان انجام میدهند مشکل را حل نمی کند بلکه افزایش میدهد . یک شیعه حق دارد تاریخ حاکمیت خلفاء را نقد کند . نقد قرآن حتی منتفی نیست به قول دکتر سروش. اما طعن و لعن خلفا ء امری غیر اخلاقی و غیر انسانی است .بیایید بعد از این آینده نگری را پیشه کنیم . از گذشته درس گیریم به آینده نگاه کنیم . تاریخ غرب تاریکتر از تاریخ اسلام بوده است ما امروز چراغ علم و معرفت در آن جا خوب روشنایی میدهد درحالیکه ما درتاریکی به سر میبریم به دلیل اینکه هنوز هم در بند گذشته بسر میبریم . بیایید از مولانا درس بگیریم که همیشه به آینده نگاه میکرد و در بند و قید گذشته نبود. به نظر من این یک شرم بزرگی برای ما سنی ها و شیعیان (مسلمانان) است که وقت خود را در تجربه های تاریخی مسلمانان 14 قرن قبل مصرف کنیم که ابوبکر برخق نبود بلکه علی برحق بود. این کدام مشکل امروز ما را حل میکند؟
من از میان اندیشمندان شیعه , فقط نوانیشدان دینی این مکتب و مشرب را یافتم که نگاه تازه به مسایل دارند و آینده نگر اند . از اولین کسی که شنیدم که به فتوای اهل سنت هم میشود عمل کرد همین دانشمند بزرگوار دکتر سروش است . بعدا از زبان دکتر کدیور نیز عین مسله را شنیدم که لعن خلفاء یک امر غیر اخلاقی است . ملکیان , شبستری نیز همین شیوه را در پیش دارند. ما نباید تجربه های تاریخی مسلمانان را معیار و محک قرار دهیم و استناد به چند حدیث جعلی نمایم که نشان میدهد علی برجاده برحق روان بود اما ابوبکر و دیگران همه بر باطل در آن صورت پیروان محمد (ص) فقط اهل بیت خواهد بود و بس دیگران همه ماجرا جو و غاصب.
برادران عزیز ما ازبس گذشته نگر بوده ایم و توجه ما به چند حادثه تاریخی و احادیث جعلی بوده است , سنی ها شیعیان را کافر خطاب میکنند و شیعیان سنی ها را کافر میدانند . خوب خود میدانید که کافر خواندن طرف مقابل چه تبعاتی و پیامد های ناگواری در پی خواهد داشت .
سلام دوستان محترم
پیامبر اسلام جمعا 23 سال رسالت داشتند. 3 سال دعوت پنهانی داشته اند. چندین سال یاران ایشان در شعب ابی طالب بوده اند. در این ایام کوتاه 23 ساله هر 54 روز به طور میانگین یک جنگ یا غزوه داشته اند.
اما احادیثی که منسوب به ایشان است اگر ایشان 100 سال هم در مسجد فقط تدریس می کردند این اندازه نمی شد. اصطلاح کارخانه حدیث سازی زنده یاد دکترشریعتی یک واقعیت است که باید به آن فکر کنیم.
باید ما به عقل و دانش و عرف بیندیشیم. منابع ما باید قرآن، سنت، علم، زمان باشد. کسانی که به احادیث مسخ شده تکیه می کنند هدفی جز توجیه مسایل زمانه به نفع خود ندارند.
باید آنقدر جدی٬ دقیق٬ و صحیح بیندیشیم و عمل کنیم که اگر به قرآن و یا منابع دیگر راهنمایی هم دسترسی نداشته باشیم٬ بدانیم که چگونه زندگی کنیم و به حقایق دست یابیم.
سلام بر شما
بخش پایانی نیایش عرفه (ذیل دعا) در کتاب « الاقبال بالاعمال الحسنه» سید بن طاووس هست ولی در کتاب «البلد الامین و الدرع الحصین من الادعیه و الاعمال و الاوراد و الاذکار» تقی الدین ابراهیم کفعمی نیست.
با اینکه کفعمی بیش از دو قرن بعد از سیدبن طاووس به دنیا آمده اما با وجود مقدم بودن سید بن طاووس و نزدیک بودن وی به زمان ائمه، خیلی‌ها از جمله علامه مجلسی نقل کفعمی را ترجیح داده و نیایش عرفه را (بدون ضمیمه آن) در جلد نهم بحارالانوار (چاپ بیروت صفحه ۲۱۳) آورده‌است.
گفته میشود سیدبن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» ضمیمه مورد بحث را نیاورده‌است و در نسخه های قدیمی اقبال هم یافت نمی‌شود.
همانطور که آقای دکتر سروش اشاره نمودند استاد جلال همایی ضمیمه نیایش عرفه را از «ابن عطاء الله اسکندرانی» و از کتاب وی (الحکم العطائیه) دانسته است.
(این موضوع در جلد دوم مولوی نامه در حاشیه صفحه ۱۸ آمده‌است)
ضمیمه درواقع، فقره نوزدهم و بیستم از سی و پنج فقره مناجات شیخ عطا الله اسکندرانی است.
دوستی می‌گفت عبارت «کیف أتوسل الیک بما هو محال ان یصل الیک» و تعابیری چون ««إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الآثَارِ یُوجِبُ بُعدَ المَزَارِ » و…(در ضمیمه دعای عرفه) کمی غریب می‌نماید و با گفتمان و سبک دیگر نیایشها نمی‌خواند.
از این گذشته در ضمیمه دعا، حتی یک بار هم (آنچنان که در سایر نیایشها مرسوم است) از صلوات بر محمد و آل محمد خبری نیست.
به موقف حج و عرفه هم اشاره ای نشده‌است. (یعنی از این بابت هم با اصل دعای عرفه خوانایی ندارد.)
یادآوری کنم که ضمیمه (اثر ابن عطاءالله اسکندرانی) خالی از مفاهیم ناب عرفانی نیست.
با کمال احترام: همنشین بهار http://www.hamneshinbahar.net/
جنا ب سروش این که میفرمائید آموزه های دینی صرف کار آخرت انسان را آسان میسازد و در جهت آسایش و انکشاف زندگی این دنیا کارائی ندارد و این همه امکانات آسایشی از برکات علم وتکنالوژی است نه از فیوضات دینی ، فکر نمی کنید که دین انسان به طرز درست استفاده از این دست آورد های علمی را می آموزد که سبب آسایش انسان می شود ۰طور مثال اگرهیتلر واقعآ دیندار می بود از کوره های انسان سوزی در کشتار یهود ها استفاده نمی کرد و یا این همه قتل و جنایات که روزانه رخ میدهد همه به نسبت استفاده نادرست از وسایل مدرن صورت می گیرد هر قدر علم انکشاف می کند به همان اندازه حجم انسان کشی در تاریخ زیاد می شود۰ با احترام
باسلام وخسته نباشيد از دست اندركاران اين سايت كه بطور رايگان ودون چشم داشت مادي اين امكان را براي ما فراهم نمودند تااز سخنرانيهاي پربار استاد سروش بهره مند شويم بينهايت ممنونم وآرزوي خير وتوفيق روز افزون درجهت آگاه نمودن انسانها برايتان آرزومندم فقط چنانچه مقدورباشد امكان اين دسترسي را براي ما سهل تر نماييد چون در حال حاضر براي دانلود اين سخنراني با مشكل روبرو هستيم
به نام حق
سلام و سپاسی شایان الطاف بی دریغ شما همراه باعرض ادب دارم
جسارتا نکته هایی را قابل ذکر دیدم که می آورم
اول
استاد در این سخنرانی پیرامون بخشی از اولین سوال از دوستی که
پرسیدند شما علی ع را اصلا از عارفان و عاشقان می دانید یا نه پاسخ صریحی ندادند که بله یا خیر ? ولی از نگاه بنده آشکارا محتوای پاسخشان حاکی از این بود که علی ع را به دلایلی من جمله عکس العمل ایشان به رنج و جفایی که امت پیامبر ص بر ایشان روا دیدند و خون دلها که به او دادند , ناکام و ناموفق دانستند
این بخش از پاسخ ایشان از نگاه بنده حاوی کم لطفی و کم انصافی حق پوشی در حق آن بزرگوار است طوری که نمی توانم از گفتنی هایی در اینجا عزلت بجویم
اینکه نا گفته بر ایشان پیداست که علی ۲۵ سال از حق خود گذشتند و به زبان سکوت که به قول خود استاد که در همین سخنرانی فرمودند ,
سکوت نزدیک ترین پدیده به مقام ربوبیت خداوند است
حقی را بیان کردند آنگونه که بنده از اندک دانشی از تاریخ زندگی ایشان دانسته ام این است که ایشان برای ایفای حق آزادی امت پیامبر از حق خود گذشتند اما آنچه او را رنج می داد این از خود گذشتگی اش نبود چراکه برای ایشان کسب مقام خلیفه بودن به اندازه ی بزاق دهان یک بز اهمیت داشت نه بیشتر بلکه برای اینکه بر آزادی مردم در عمل تاکید می کنم در عمل ارج نهاده باشند و در عمل الگوی حرمت و کرامت و آزادی باشند ولی مردم حق آن آزادی خویش را به درستی نشناختند و به جای یاری دادن به نزدیکترین یار پیامبر به دشمنی با او برخاستند
حال اینکه ایشان را موفق بدانیم یا ناموفق , بستگی به این دارد که هدف و مقصود ایشان را چه دانسته باشیم
اگر مقصود علی رسیدن به مقامات دنیوی و خلافت می بود بله بیان استاد درست است که ایشان در آن ناکامی فراوان کشیدند اما اگر مقصود آن بزرگوار را رسیدن به آزادگی و وارستگی نفس که بسی فراتر از محبوب شدن نزد اهل دنیا ست فهم کرده باشیم خواهیم دید که ایشان فداکاری عظمایی انجام دادند و رنج و درد ایشان عین عرفان و معرفت و شناخت حضرت باری تعالی ( سکوت ) بود شنناختی که اگرچه منش و بینش او پلکان رشد و ترقی معرفتی بسیاری از بزرگان دیگر در تاریخ اسلام بعد از خود شد ولی اینکه آیا حق ایشان را کما هو حقه ادا کردند یا نکردند پرواضح است که بسیار محل تردید است و اگر کسانی همچون مولانا یافت می شوند که ایشان را “فخر هر نبی و هر ولی” می دانند پس ایشان و کلام ایشان را بیشترارج نهیم که دغدغه ای جز وحدت نداشتند ….
وسوال ایجاد شده اینکه
آیا کسی که از نظر مولانا فخر هر نبی و هر ولی بوده فردی نا موفق و نا کام بوده است ?
بنده نمی توانم باور کنم و پاسخ شما (استاد )از این حیث قانع کننده نبود
از نگاه بنده علی فقط عارف نبو دبلکه اصلا وجود او عینیت یافته ی عرفان بود و میزان فاصله ی دیگران از ایشان معیار نزدیکی به عرفان
بخش ۲ را در فرصت دیگری عرض می کنم
انشاالله
با سلام
بنده به طور خدمت آقای آزاد عرض کنم که اولا : شما ظاهرا تاریخ نخواندید و یا اگر خواندید از منابع بی اساس و باطل بهره بردید
دوما : اینکه فرموید حضرت علی علیه السلام 25 سال سکوت کردند ، این افسانه را از کجا آوردید ، چرا به این همه اصحاب پیامبر توهین می کنید مگر اونهایی که ابوبکر را انتخاب کردند از اصحاب بزرگوار نبودند. مگر میشه تمامی عقیده اهل سنت را نادیده گرفت . آخه شما برید بخار الانوار را نگاه کنید به قول شریعتی کارخانه حدیث سازی داشته حالا همین بخار الانوار شده منبع شما . یا اصول کافی که به قول خود محققین شما فقط چهار حدیث صحیح دارد من نمیدانم شما به کدام تاریخ و کتاب استناد می کنید .
ضمن سلام گرم و صمیمانه به محضر شما و استاد بزرگواردکترسروش عزیز تمنا داریم فایلهای صوتی را با حجم کم روی سایت قرار دهید. بسیار متشکریم
با سلام
جناب جمشید نام کتاب بحار الانوار است نه بخار نمیدانم اشتباه تایپی است یا خدا نکرده تمسخر؟
خود امیر المومنین علی علیه السلام در خطبه شقشقیه که دکتر در نوشته های خودشان به فرزهایی از آن اشاره می کنند جریان سکوت و صبر خود را بیان کرده اند و فی الحلق شجی اری تراثی نهبا
اکر اصول کافی چهار حدیث درست دارد حتما بنا به نظر شما صحیح بخاری و مسند احمد روایات درستی دارد؟
نه دوست من اینگونه نیست ابو هریره را بشناس سپس داوری کن که چگونه این همه روایت از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلمروایت نقل کرده
ای کاش ایمیل شما را داشتم و راحت تر سخن می گفتم
جناب دکتر سروش برخی از مسایل را رعایت می کنند و کاری شایسته هم انجام می دهند
بسیاری از افراد که در صدر اسلام در سقیفه گرد آمدند از اصحاب بزرگوار نبودندکتاب وصایت و شورا مرحوم شریعتی را بخوانید
مرحوم شریعتی بر این باور است که تاریخ اسلام از سقیفه منحرف شد
دکتر سروش به جایگاه ائمه اطهار علیه السلام کاملاواقف هستند و بحمد الله ایشان یکشیعی دوازده امامی می باشند.
توهین به اعتقادات دیگران کاری نادرست است و اینکه اهل سنت مسمان هستند نیز مطلبی مقبول می باشد اما پذیرش این دو نکته بمعنای دست شستن از اعتقادات خودمان نیست و به این معنا نمی باشد که جنایاتی که امویان مرتکب شدند را نادیده بگیریم. شما باید بین اهل سنت و امویان و وهابیان تفاوت قایل شوید
یک سینه سخن هست انشاالله بتوانم عرایضی خدمت شما عرض کنم
خداوند منان به دکتر سروش عزت و طول عمر عنایت فرماید و انشاالله زینه ای ایجاد شود که ایشان بدون لحاظ بضی از ملاحظات مطالب خود را بیان کنند و هر چند که کم لطفی ایشان تنها به دلیل همین ملاحظات می باشد
دکتر بهتر ا من وشما به کتای شریف کافی بخصو#)B5 جلد نخست آن و کتاب الحجه آن اشنااست
خداوند همه ما را مشول عنایت و هدایت خود قرار دهد و بتوانیم از سر سفره انسان کامل خودش حضرت بقیه الله الاعظم در ماه مبارک رمضان بهره مند سازد
انشاالله
تشکراز زحمات بدرریغ استاد در گذاشتن فایلهای صوتی روی سایت ولی دانلود آنها زیاد طول می کشد
آیا ما می توانیم در موسسه ی صراط یا جای دیگری آنرا تهیه کنیم؟
این فایلهایی که گذاشتید اندازه یه فایل تصویری حجم داره.
عقلتون نمیرسید کم حجمش کنید.
از برنامه convert استفاده کنید اگه هم بلد نیستید مسولیت نپذیرید یکی که بلده کار کنه.
اتفاقاتی هست که در جهان فقط توی این سایت میافته.
خدمت همه دوستان سلام تقدیم سلام میکنم . ثانیا نگاه یک عده از دوستان را از تاریخ دیانت درست نمی دانم . ثانیا این مناقشات سنی و شیعه اکثرا برساخته های تاریخی اند که هیچ سند درست ندارند . اگر آن دوست از جعلی بودن اکثر احادیث کتاب اصول کافی سخن گفته به این معنی نیست که اکثریت احادیث صحیح مسلم و بخاری درست است . اصلا و ابدا چینن نیست . همه میدانم که جمع آوری احادیث بعد از صد سال اتفاق افتاده است و طی این صد سال جعل ها و وضع های فراوانی صورت گرفته است که روشنفکران منصف شیعه و سنتی بر آن صحه گذاشته اند. ما مسلمانان مشکل ما این است که همیشه به گذشته نگاه میکنم . همیشه به اختلافاتی تاریخی میان این دو فر قه نگاه میکینم که اصلا نه مشکل امروز ما را حل میکند و فضیلتی بر آن مترتب است . ما در اسلام چیزی که میشود بران صحه گذاشت و آنرا منحیث یک سند درست و موثق که اتفاق هر دو طرف است نگاه کرد , قرآن است و احادیث صحیح که درست بودن آن کاملا تصدیق شده شده باشد . سایر تحولات , تجربه های تاریخی مسلمانان است که مقدس نیستند و میتوانستند طور دیگری باشند . برای بنده که اهل سنت هستم اگر بجای ابوبکر یک نفر از انصار خلیفه میشد مشکلی نبود . برای اینکه این یک تجربه تاریخی است و تجربه تاریخی مقدس نیست .ثالثا این کشیده گی های بسیار زیادی که میان سه خلیفه (ابوبکر, عمر و عثمان) و علی پدید امده اکثرا برساخته های تاریخی اند اصلا قابل قبول نیستند . دوپسر علی همکار با عثمان بودند . من وقتی آن زمان را در ذهنم تجسم میدهم و تاریخ را که مورخین منصف نوشته اند میخوانم این کشیده گی , دشمنی ای را که در طول تاریخ ساخته شده نمی بینم.
اگر هم بوده در حد گله و اصلاح امور بوده است . نه دشمنی . تاریخ خلفا ء فاقد نقد نیست . نقد منصفانه کاملا آذاد است . سید قطب نقدهای بر خلافت عثمان داشته اند که به نظر من درست بوده است . در کار هر کدام این خلفاء نقد و نظر وجود دارد . اما اگر ما تصور کنیم که اگر بجای ابوبکر , علی خلیقه میشد , جهان اسلام گل و گلزار میشد و تمام مشکلات مسلمین برکنده میشد , یک خیال باطل و ناصوابی است . در حقیقت ماداریم هوس فضا و حالتی را میخوریم که اتقاق نیافتده است اما ما فکر میکنم که چنان میشد .
من فکر نمی کنم اگر علی خلیفه میشود تغیرات بنیادی در جامعه مسلمانان حاکم میشد این یک خیال باطل است . علی در همان مکه مانند سایر خلفا متولد شده بود در همان بستر فرهنگی پرورش یافته بود ویک سلسله مزایای فردی داشت که در وجود دیگران کمتر به نظر میرسید. بازهم بگویم گذشته نگری بار ما را بار نمی کند. لعن کردن خلفاء که یکی از بدترین کاری است که شیعان انجام میدهند مشکل را حل نمی کند بلکه افزایش میدهد . یک شیعه حق دارد تاریخ حاکمیت خلفاء را نقد کند . نقد قرآن حتی منتفی نیست به قول دکتر سروش. اما طعن و لعن خلفا ء امری غیر اخلاقی و غیر انسانی است .بیایید بعد از این آینده نگری را پیشه کنیم . از گذشته درس گیریم به آینده نگاه کنیم . تاریخ غرب تاریکتر از تاریخ اسلام بوده است ما امروز چراغ علم و معرفت در آن جا خوب روشنایی میدهد درحالیکه ما درتاریکی به سر میبریم به دلیل اینکه هنوز هم در بند گذشته بسر میبریم . بیایید از مولانا درس بگیریم که همیشه به آینده نگاه میکرد و در بند و قید گذشته نبود. به نظر من این یک شرم بزرگی برای ما سنی ها و شیعیان (مسلمانان) است که وقت خود را در تجربه های تاریخی مسلمانان 14 قرن قبل مصرف کنیم که ابوبکر برخق نبود بلکه علی برحق بود. این کدام مشکل امروز ما را حل میکند؟
من از میان اندیشمندان شیعه , فقط نوانیشدان دینی این مکتب و مشرب را یافتم که نگاه تازه به مسایل دارند و آینده نگر اند . از اولین کسی که شنیدم که به فتوای اهل سنت هم میشود عمل کرد همین دانشمند بزرگوار دکتر سروش است . بعدا از زبان دکتر کدیور نیز عین مسله را شنیدم که لعن خلفاء یک امر غیر اخلاقی است . ملکیان , شبستری نیز همین شیوه را در پیش دارند. ما نباید تجربه های تاریخی مسلمانان را معیار و محک قرار دهیم و استناد به چند حدیث جعلی نمایم که نشان میدهد علی برجاده برحق روان بود اما ابوبکر و دیگران همه بر باطل در آن صورت پیروان محمد (ص) فقط اهل بیت خواهد بود و بس دیگران همه ماجرا جو و غاصب.
برادران عزیز ما ازبس گذشته نگر بوده ایم و توجه ما به چند حادثه تاریخی و احادیث جعلی بوده است , سنی ها شیعیان را کافر خطاب میکنند و شیعیان سنی ها را کافر میدانند . خوب خود میدانید که کافر خواندن طرف مقابل چه تبعاتی و پیامد های ناگواری در پی خواهد داشت .
سلام دوستان محترم
پیامبر اسلام جمعا 23 سال رسالت داشتند. 3 سال دعوت پنهانی داشته اند. چندین سال یاران ایشان در شعب ابی طالب بوده اند. در این ایام کوتاه 23 ساله هر 54 روز به طور میانگین یک جنگ یا غزوه داشته اند.
اما احادیثی که منسوب به ایشان است اگر ایشان 100 سال هم در مسجد فقط تدریس می کردند این اندازه نمی شد. اصطلاح کارخانه حدیث سازی زنده یاد دکترشریعتی یک واقعیت است که باید به آن فکر کنیم.
باید ما به عقل و دانش و عرف بیندیشیم. منابع ما باید قرآن، سنت، علم، زمان باشد. کسانی که به احادیث مسخ شده تکیه می کنند هدفی جز توجیه مسایل زمانه به نفع خود ندارند.
باید آنقدر جدی٬ دقیق٬ و صحیح بیندیشیم و عمل کنیم که اگر به قرآن و یا منابع دیگر راهنمایی هم دسترسی نداشته باشیم٬ بدانیم که چگونه زندگی کنیم و به حقایق دست یابیم.
سلام بر شما
بخش پایانی نیایش عرفه (ذیل دعا) در کتاب « الاقبال بالاعمال الحسنه» سید بن طاووس هست ولی در کتاب «البلد الامین و الدرع الحصین من الادعیه و الاعمال و الاوراد و الاذکار» تقی الدین ابراهیم کفعمی نیست.
با اینکه کفعمی بیش از دو قرن بعد از سیدبن طاووس به دنیا آمده اما با وجود مقدم بودن سید بن طاووس و نزدیک بودن وی به زمان ائمه، خیلی‌ها از جمله علامه مجلسی نقل کفعمی را ترجیح داده و نیایش عرفه را (بدون ضمیمه آن) در جلد نهم بحارالانوار (چاپ بیروت صفحه ۲۱۳) آورده‌است.
گفته میشود سیدبن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» ضمیمه مورد بحث را نیاورده‌است و در نسخه های قدیمی اقبال هم یافت نمی‌شود.
همانطور که آقای دکتر سروش اشاره نمودند استاد جلال همایی ضمیمه نیایش عرفه را از «ابن عطاء الله اسکندرانی» و از کتاب وی (الحکم العطائیه) دانسته است.
(این موضوع در جلد دوم مولوی نامه در حاشیه صفحه ۱۸ آمده‌است)
ضمیمه درواقع، فقره نوزدهم و بیستم از سی و پنج فقره مناجات شیخ عطا الله اسکندرانی است.
دوستی می‌گفت عبارت «کیف أتوسل الیک بما هو محال ان یصل الیک» و تعابیری چون ««إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الآثَارِ یُوجِبُ بُعدَ المَزَارِ » و…(در ضمیمه دعای عرفه) کمی غریب می‌نماید و با گفتمان و سبک دیگر نیایشها نمی‌خواند.
از این گذشته در ضمیمه دعا، حتی یک بار هم (آنچنان که در سایر نیایشها مرسوم است) از صلوات بر محمد و آل محمد خبری نیست.
به موقف حج و عرفه هم اشاره ای نشده‌است. (یعنی از این بابت هم با اصل دعای عرفه خوانایی ندارد.)
یادآوری کنم که ضمیمه (اثر ابن عطاءالله اسکندرانی) خالی از مفاهیم ناب عرفانی نیست.
با کمال احترام: همنشین بهار
http://www.hamneshinbahar.net/
حجم فایل بیش از اندازه زیاده. لطفا حجمشو کم کنید.
با تشکر
جنا ب سروش این که میفرمائید آموزه های دینی صرف کار آخرت انسان را آسان میسازد و در جهت آسایش و انکشاف زندگی این دنیا کارائی ندارد و این همه امکانات آسایشی از برکات علم وتکنالوژی است نه از فیوضات دینی ، فکر نمی کنید که دین انسان به طرز درست استفاده از این دست آورد های علمی را می آموزد که سبب آسایش انسان می شود ۰طور مثال اگرهیتلر واقعآ دیندار می بود از کوره های انسان سوزی در کشتار یهود ها استفاده نمی کرد و یا این همه قتل و جنایات که روزانه رخ میدهد همه به نسبت استفاده نادرست از وسایل مدرن صورت می گیرد هر قدر علم انکشاف می کند به همان اندازه حجم انسان کشی در تاریخ زیاد می شود۰ با احترام
باسلام وخسته نباشيد از دست اندركاران اين سايت كه بطور رايگان ودون چشم داشت مادي اين امكان را براي ما فراهم نمودند تااز سخنرانيهاي پربار استاد سروش بهره مند شويم بينهايت ممنونم وآرزوي خير وتوفيق روز افزون درجهت آگاه نمودن انسانها برايتان آرزومندم فقط چنانچه مقدورباشد امكان اين دسترسي را براي ما سهل تر نماييد چون در حال حاضر براي دانلود اين سخنراني با مشكل روبرو هستيم